خورشید عصرگاهی به آرامی پایین میآید و پهنه دریا را تا لنگرگاه با رنگ نارنجی باشکوهی در هم میآمیزد؛ سماچها و لنجهای پهلو گرفته در نزدیکی ساحل با حرکت امواج بالا و پایین میشوند. تا چند ساعت دیگر مد شروع میشود و جاشوها با چهرههای عرق کرده و لباسهایی خیس از شرجی هوا، به سرعت در حال تخلیه بار آخرین لنج هستند؛ آواز میخوانند و عدلهای بزرگ ادویه را از روی عرشه به سمت گاری هایی که در ساحل منتظرند حمل میکنند. اسکله چوبی تا نزدیکی لنج در دریا کشیده شده و طنابهای کشتی را روی تیرکهای مهار انداختهاند.
جاشوها به سرعت در رفت و آمدند و زمان زیادی تا غروب آفتاب نمانده است. یکی از جاشوها حرکت تند جانوری کوچک را روی طناب کشتی میبیند، موجودی شبیه به موش، با جثهای کمی بزرگتر و دمی بلند که با چابکی از روی طناب به پایین میپرد و از بین دست و پای کارگران اسکله خود را به ساحل میرساند.
جاشو زیر سنگینی بار دارچین که از هند آمده کمی شانههایش را جا به جا کرده و به حرکتش ادامه میدهد. همهمه کارگران و صدای امواج از دور به گوش میرسد، موجود کوچک خودش را به ساحل رسانده و از کنار گاری ها به کلبه های ماهیگیران نزدیک میشود؛ سفر دریایی طولانی اش از هندوستان را به پایان رسانده و از این پس در سواحل ایرانی خلیج فارس به زندگی ادامه خواهد داد، هر چند فقط به این سواحل بسنده نکرده و سفرهای طولانی تری در خشکی پیش رو خواهد داشت. موش سیاه، جونده ای که بیشتر زیستگاه های اولیه اش را از طریق دریانوردی فتح کرده حالا در تمام کره زمین انتشار یافته است.
آنچه در این مقاله میخوانید
موش سیاه مسافری از هند
آنچه در مقدمه آورده شد یکی از احتمالاتی است که در رابطه با حضور موشهای سیاه در ایران در نظر گرفته میشود، در اغلب منابع، کشتیهای تجاری، ماهیگیری و حتی جنگی را اولین حاملین موش سیاه معرفی میکند.
کشتی هایی که در خلیج فارس و دریای عمان از هندوستان به سمت ایران میآمدند و در این مسیرهای دریایی انواع مختلفی از کالا را بین شبه قاره هند و کشور ایران حمل و نقل میکردند. هنوز هم در بسیاری از لنگرگاهها، اسکلهها و بنادر دریانوردی ماهیگیری یا تجاری، حضور پررنگ انواع جوندگان و به خصوص موشها به چشم میخورد.
مواد غذایی در دسترس، امنیت نسبی حاکم در بنادر، وجود مکان های مختلف برای لانه سازی و… از جمله عواملی هستند که جمعیت موشها را در این مناطق افزایش دادهاند. رفت و آمد موشها به کشتیهای لنگر گرفته در اسکله هم یکی از اتفاقهای روزمره در این مناطق است، اتفاقی که با بادبان کشیدن کشتی به سوی دریا سفری شگفت انگیز را برای این پستاندار کوچک رقم خواهد زد.
موشها عضوی از خانوادهای پرجمعیت جوندگان
موشها به تنهایی در حدود ۴۰ درصد پستانداران کره زمین را تشکیل میدهند یعنی از هر ۱۰ گونه پستانداری که در مناطق مختلف زندگی میکنند، چهار گونه آن عضوی از راسته جوندگان به حساب میآید. جوندگان در تمامی سطح زمین جز نواحی قطب پراکنده هستند. آنها ۳۴ خانواده ۳۵۴ جنس و ۱۷۸۰ گونه دارند و در این بین، خانواده موشها یکی از پرتعدادترین خانوادههای راسته جوندگان (Rodentia) است. در این خانواده موشهای با جثه کوچک Mouse و موش ها به جثه بزرگ Rat نامیده میشوند. جهت آشنایی با سایر جانوران می توانید به قسمت جانورشناسی مراجعه کنید
موش سیاه (Rattus rattus) که به نسبت موشهای خانگی جثه بزرگتری دارد، عضو مهمی از این خانواده به شمار میرود. موشهای سیاه گوشهای بلندتری دارند و دم حلقه حلقه بلند تری هم به نسبت دیگر اعضای خانواده موشها دارند. وزن موشهای سیاه به حدود ۲۰۰ گرم میرسد و با این حال به نسبت موشهای خانگی که تا حدود ۳۰ گرم وزن میگیرند، جانوران چاقتری هستند.
روزمرگی های یک موش سیاه
موشهای سیاه مثل دیگر جوندگان در کلنی و به صورت اجتماعی زندگی میکنند، هر چند در مطالعاتی که سالهای اخیر در ناحیه جنگلهای حرا، یعنی یکی از مهمترین زیستگاههای موش سیاه شده، در هر لانه فقط یک جفت موش نر و ماده مشاهده شدهاند. در مناطق دیگر نیز لانه موشهای صحرایی به صورت انفرادی اما بسیار نزدیک به یکدیگر ساخته میشود. لانههای خشکی در تنه درختان و شکاف سنگها ایجاد شده و در سواحل، به خصوص در جنگلهای حراء با مهارت خاصی همچون آشیانه پرندگان و با استفاده از شاخ و برگ گیاهان روی ساقه درختان درست میشود.
موشهای سیاه تقریبا هر چیزی را میخورند؛ هر چند گیاهان و به ویژه غلات، رژیم اصلی غذای روزانهشان را تشکیل میدهد، اما، دستگاه گوارش آنها قادر است بسیاری از مواد غذایی حتی گوشت، مثل گوشت جوجههای نورس و حتی تخم انواع مختلف پرندگان را هضم کنند. یکی از مهمترین دلایل انتشار گسترده این پستانداران کوچک در سراسر زمین، همین توانایی شگفت انگیز آنها در استفاده از انواع مختلف مواد غذایی است.
آنها همچنین میتوانند در تمام طول سال تولیدمثل کنند و این توانایی است که بسیاری از جانداران و از جمله پستانداران از آن محروماند، دیگر پستانداران در زمانهای مشخص و روزهای معینی از فصلهای سال قادر به جفتگیری بوده، اما موش سیاه در هر زمان که شرایط به لحاظ غذا و امنیت نسبی فراهم باشد میتواند در هر نوبت بارداری بین یک تا هشت نوزاد به دنیا آورد، این ویژگی در کنار طول نسبتا کوتاه دوره بارداری (بین ۲۱ تا ۲۹ روز) عامل تولید کلنی های پرجمعیت موش سیاه در مناطق مختلف است.
حضور این تعداد جونده در یک کلنی بزرگ اغلب با درگیریهای مختلفی بین اعضا همراه است، گاز گرفتن، مشت زدن در حالی که روی دو پا ایستاده اند. لگد انداختن به یکدیگر از روشهای معمول مبارزه در بین موشهای سیاه است.
شهر زیرزمینی موشها
با توجه به جمعیت زیاد موشها، نسبت جمعیت موشها و انسانها در شرایطی طبیعی خواهد بود که نسبت یک به یک رعایت شده و به ازای هر انسان، یک موش در نزدیکی او زندگی کند. اما این در حالی است که این نسبت تقریبا در هیچ یک از سکونتگاههای انسانی، به خصوص شهرها، محقق نشده است. به عنوان مثال، در شهر تهران به ازای هر شهروند، چهار موش زندگی میکنند. موشهای سیاه هم بخش بزرگی از جمیعت جوندگان تهران را تشکیل میدهند.
آنها سیستم فاضلاب و تونلهای عبور زیرساختهای شهری، مثل مخابرات، برق و آبرسانی را در تصرف خود درآورده و ساکنان زیرزمینی شهرهای بزرگ، به خصوص تهران را تشکیل میدهند. آمار دقیقی از جمعیت موشهای پایتخت در دست نبوده و همواره با توجه به شواهد، تخمینهای بسیار بیشتری از تعداد این جوندگان مطرح میشود.
در جریان توفان سندی، در سال ۲۰۱۲ که ایالت نیوجرسی در آمریکا را درنوردید، پس از فروکش کردن توفان و بررسی ابعاد حادثه به کشف حدود ۲۸ میلیون لاشه موش سیاه، در گزارشها اشاره شده و این یعنی عددی در حدود هفت برابر بزرگتر از تخمین جمعیت موشهای سیاه در این شهر.
موشها سیاه و آدمها
روابط ما بین انسانها و موشهای سیاه همواره در گروه تعاملات پیچیده قرار میگیرد. موشها هرگز موفق نشده اند به اندازه دیگر حیوانات حیات وحش شهری، از جمله سگها و گربهها، توجه انسانها را به خود جلب کند؛ آنها حتی نتوانسته اند جایگاهی را در ویترین فعالیتهای طرفداران حیوانات به خود اختصاص دهند. با این همه، وجود آنها در تمامی محیطهای شهری تثبیت شده و در تمامی این سال ها توانستهاند قلمروهای مشترکی را با انسانها در این نواحی به اشغال خود در آورند.
موشها در طبیعت، به عنوان طعمههای عمده گروه مهمی از شکارچیان اهمیت زیادی دارد. هر چند موشهای سیاه که در بسیاری از مناطق وجودشان در کره زمین گونه غیربومی به حساب میآیند، میتوانند آسیبهای مهمی نیز به مناطق تحت اشغالشان وارد کنند، به عنوان مثال، موشهای سیاه که تنها جوندگان جنگلهای حرا به شمار میروند یکی از عوامل نابودی تخم پرندگان در این جنگلهای آبی شگفت انگیزند. موشهای سیاه عامل انتقال بسیاری از بیماریها چون طاعون و لیشمانیوز هستند. انسانها نیز در این رقابت پا پس نکشیده و از این رت ها (Rat) در بسیاری از آزمایشهای بررسی اثر داروها استفاده کرده اند.
شگفتیهای زندگی موشهای سیاه
موشهای سیاه در اجتماعی با نظم آهنین زندگی میکنند، زندگی در این جامعه، به خصوص در رابطه با تعداد جمعیت، چنان سختگیرانه است که در صورت افزایش تعداد، گروهی از موشها مامور به جویدن، خوردن و کشتن اعضای ضعیفتر میشوند، تا به این ترتیب جمعیت را به حال تناسب برسانند. موشهای سیاه شناگران ماهری هستند و در سواحل خلیج فارس و دریای خزر به شکل چشمگیری وجود دارند.
این جوندگان در شرایط عادی هم همواره بایستی در حال جویدن و کار با دندانهایشان باشند و در صورتی که از این وظیفه مهم تخطی کنند، رشد بیش از حد دندانهایشان منجر به مرگشان خواهد شد. قدرت آرواره و تیزی دندانهای موش های سیاه به حدی است که به راحتی میتوانند تورهای سیمی و قفسهای فلزی را جویده و خودشان را آزاد کنند و این یعنی در جهان، به ندرت میتوان خانه ای ضد موش پیدا کرد. با این وجود، کنترل زبالههای شهری و مدیریت پسماندهای غذایی و ندادن غذا به گربههای شهری یکی از مهم ترین عوامل کنترل جمعیت این جوندگان ریزنقش عنوان شده است.
موشهای سیاه جوندگانی هستند که در کمتر از 50 سال گذشته وارد ایران شده و در بسیاری از مناطق مسکونی وجودشان را ابقا کرده اند. بدون شک تعامل و زندگی در کنار این مهمانهای ناخوانده باید با تمهیدات مدیریتی و کنترلی همراه باشد، آنها میتوانند زندگی انسانها را در شهر با تعارضات بزرگی مواجه کنند، چالشهایی که برخی از آنها میتوانند منجر به فاجعه شوند.