سارا اما ادموندز، متولد کانادا بود. سارا در شهر نیو برونشسویگ در سواحل شرقی کانادا به دنیا آمد او دوران کودکی بسیار زندگی سختی داشت و دوران کودکیش در مزرعه پدرش گذشت. این مزرعه از مرزهای ایالات متحده خیلی دور نبود. او در جوانی به آمریکا رفت و به عنوان فروشنده انجیل در کنتیکت آمریکا مشغول به کار شد. وی در این زمان کتابی به نام فانی کمپل کاپیتان زن دزد دریایی را مطالعه کرد و به شخصیت فانی کمپل که زنی با لباس مردانه و یک دزد دریایی بود، علاقهمند شد.
آنچه در این مقاله میخوانید
سارا اما ادومندز مرد میشود
پدرش همواره آرزو داشت که پسری داشته باشد و به همین دلیل برخورد مناسبی با او نداشت. اما نیز برای جلب رضایت پدر می کوشیده رفتار پسرانهای از خود نشان دهد و به همه ثابت کند که زیر این پوست دخترانه، در حقیقت پسری نهفته است. اما چون هیچ گاه نتوانست پدر خود را راضی نگاه دارد از خانه گریخت و به آمریکا رفت و از آن پس آمریکا را کشور اصلی خود دانست.
وقتی نخستین فراخوان ثبت نام در ارتش متحد آمریکا ابلاغ شد، اما تصمیم خود را گرفت. موهایش را کوتاه کرد، لباسی مردانه خرید، نام «فرانک تامسون» را برای خود برگزید. او پس از چهار بار تلاش برای ثبت نام کردن در نهایت توانست وارد ارتش شود. در سال ۱۸۶۱ میلادی، اما ادموندز یا فرانک تامسون به عنوان یک پرستار مرد در ارتش آمریکا به خدمت پرداخت. تا این که دریافت، ژنرال مک کلان به دنبال فرد مناسب برای جاسوسی می گردد.
سارا جاسوس مردنما
فرانک تامسون داوطلب شد و در فرصت کوتاهی که داشت شروع کرد به کسب اطلاعات در مورد سلاحها، تاکتیکهای جنگی، جغرفیا و شخصیت های سیاسی. هنگام مصاحبه به قدری همه را تحت تأثیر تواناییهای خود قرار داد که به این سمت انتخاب شد. این بود شروع فعالیت فرانک تامسون در نقش یک جاسوس. اما تغییر شکل او به همین جا ختم نشد.
یک بار برای ورود به ارتش خود را به شکل یک مرد سیاه پوست در آورد. برای این منظور پوست خود را با نیترات نقره به حدی تیره کرد که حتی پزشکان بیمارستانی که او پیشتر در آن کار می کرد نیز او را نشناختند.
در یکی دیگر از مأموریت هایش برای نفوذ به جبهه دشمن، او خود را به شکل یک زن رخت شوی سیاه پوست در آورد. او در زمان شستن لباس افسران، در جیب آنها جستجو میکرد و اسناد حاوی اطلاعات مهم را میخواند و اطلاعات گردآوریشده را به شمال میفرستاد. در موقعیتی دیگر سارا ادموندز خودش را یک زن سیبفروش ایرلندی جا زد و شروع به فروش سیب به سربازان جنوب کرد.
پایان دوران جاسوسی سارا ادموندز
جاسوسی او زمانی پایان یافت که به بیماری مالاریا مبتلا شد. او که به دلیل مبدلپوشی نمیتوانست به بیمارستان نظامی برود، در یک بیمارستان خصوصی و با لباس زنانه بستری شد. وی پس از بهبودی پوستری مشاهده کرد که عکس تامپسون روی آن نصب شده بود و تحت پیگرد قرار داشت. سارا تصمیم گرفت این بار به عنوان یک زن پرستار در ارتش خدمت کند. سارا اما ادموندز یازده مأموریت موفقیت آمیز را در کارنامه خود به ثبت رسانید.
او پس از پایان جنگ خاطرات خود را چاپ کرد که درآمد هنگفتی نصیبش شد. سارا با دوستپسر دوران بچگی خود ازدواج کرد و آنها صاحب سه فرزند شدند؛ اما هیچیک از فرزندانش زنده نماندند. او همچنین ماهانه 12 دلار برای بازنشستگی از ارتش دریافت کرد. در سال 1897 او تنها زن عضو کهنهسربازان ارتش ایالاتمتحده بود.
زمانی که در تاریخ ۵ سپتامبر ۱۸۹۸ میلادی به مرگ طبیعی درگذشت با تشریفات نظامی در گورستان نظامی ارتش جمهوری در هیوستون آمریکا دفن شد.
وی در مورد حس ماجراجویی خود گفته است:
من ذاتا عاشق ماجراجویی، کمی بلند پرواز، بسیار رمانتیک هستم. اما حس میهن پرستی راز حقیقی موفقیت من بوده است.