یکی از قدیمیترین سرویسهای جاسوسی شناخته شده در جهان، سرویس جاسوسی در چین باستان بوده است. ژنرال سان تزو فرمانده چین است که کتاب معروفی به نام هنر جنگ دارد و پانصد سال قبل از میلاد به نگارش درآمده است. این کتاب از مهمترین منابع فرماندهی در جهان محسوب میشود که به جاسوسی ارزش و اهمیت داده است.
او با اندیشههای خود و قاطعیت در فرماندهی و در مواردی با بی رحمی، توانست مدارج بالای فرماندهی در چین را به دست آورده و در سراسر جهان به شهرت برسد. دانش و دستورات او در شناخت دشمن، نیروهای خودی و طراحی صحنههای جنگ، باعث پیروزی های ارتش ایالتی چین شد که فرماندهان و نظریه پردازان سراسر جهان تا به امروز از روش های او استفاده می کنند.
اکنون با وجود نظریه «تجارت یک نوع جنگ است» بسیاری از صاحبان ثروت و بازاریان، اندیشههای سان تزو را در بازاریابی و تجارت تعمیم داده و توانستهاند بر اساس نظریههای او، خود را بر رقبا برتری داده و در تجارت جهانی به موفقیت دست یابند. از این رو در این مقاله، بخشی از اندیشههای سان تزو در امور جاسوسی، مورد توجه و بررسی قرار گرفته است. در واقع این نگرشها، در جاسوسی چین باستان مورد استفاده قرار گرفته و با این که هم اکنون نیز قابل استفاده است، اما آن را به عنوان نظریههای باستانی جاسوسی در چین باستان، تحت عنوان اولین سرویسهای مخفی در جهان مورد نظر قرار میدهیم.
چینیها از جاسوسان؛ مانند هر کشور و جامعه موفق، استفاده فراوانی میکردند، چرا که به این درک رسیده بودند که بدون استفاده از جاسوسی و سرویسهای مخفی، پیروزی در جنگ غیرممکن است و حتی با وجود نیروی فراوان، شکست بسیار محتمل به نظر میرسد.
چینیها سعی میکردند ابتدا با رشوه و بعد با شکنجه و تهدید، اسرا را به حرف در آورده و از تاکتیکهای جنگی دشمن و سایر اطلاعات باخبر شوند اما اگر بخواهیم به طور کلاسیک، سازمان جاسوسی چین باستان که توسط سان تزو به اوج خود رسیده بود را بیان کنیم، باید چهار گروه جاسوسی را نام ببریم. این مانند چهار اداره کل در سازمان های جاسوسی مدرن عمل میکردند و در کل، اقتداری به صاحبان قدرت میبخشید که توانست خود را در جهان به عنوان یکی از قدیمیترین سرویس های مخفی جهان در کنار کوروش، پادشاه ایران قرار دهد. جهت آشنایی بیشتر با تاریخ جاسوسی می توانید مقاله تاریخچه جاسوسی را مطالعه نمائید.
آنچه در این مقاله میخوانید
سازمانهای جاسوسی در چین باستان
گروه اول جاسوسی در چین باستان: جاسوسان درونی
این گروه، از اتباع کشور هدف و دشمن بودند اما تفاوتشان این بود که از مأموران رسمی و احتمالا سربازان یا فرماندهان دشمن بوده و از افراد کمتری تشکیل شده بودند.
گروه دوم جاسوسی در چین باستان: جاسوسان دوجانبه
این افراد، جاسوسان دشمن بودند که پس از گرفتار شدن و پس از بازجویی (احتمالا شکنجه و تطمیع) به صف نیروهای سان تزو میپیوستند و مانند جاسوسان دو جانبه جنگ سرد، عمل میکردند.
گروه سوم جاسوسی در چین باستان: جاسوسان قابل مصرف
این، یک نوع جاسوسی خیلی جالب بود. شاید در دوران ما کاربرد کمی داشته باشد. روند این شیوه بدین ترتیب بود که برخی از اسرار را عمدا فاش میکردند؛ به طوری که جاسوسان خودی به این اطلاعات که شاید در حد آنها نبود، دسترسی پیدا میکردند و تصور میکردند این اطلاعات حساس ناخواسته درز کرده؛ در حالی که سرویس، این اطلاعات را مخصوصا برای آنها فاش می کرد. اطلاعاتی که صحیح نبوده و گمراه کننده بود.
پس از کش و قوس و درگیری و تنش، برخی جاسوسان به دست دشمن دستگیر میشدند و به طور طبیعی پس از شکنجه به این اطلاعات غلط دست پیدا کرده و طبق این اطلاعات عمل میکردند و تصور میکردند که به اطلاعات مهم و باارزشی دست یافتهاند اما ژنرال سان تزو برخلاف این اطلاعات عمل میکرد و ارتش دشمن پس از شکست اطلاعاتی، تصور میکرد آنها جاسوسانی هستند که اطلاعات غلط دادهاند و آنها را اعدام میکرد. از این رو سان تزو از دست جاسوسان غیر قابل اعتماد راحت میشد و این نیز از بی رحمیهای سرویس جاسوسی در چین باستان بود.
گروه چهارم جاسوسی در چین باستان: جاسوسان فعال
این نوع از جاسوسان بهترین، صحیحترین و مهمترین اطلاعات را از اردوگاه دشمن به دست سان تزو میرساندند. اینان مهمترین جاسوسان بودند و بیشترین پاداش را دریافت کرده و نظراتشان از تمام دیدگاههای ارتش مهمتر تلقی میشد و بیشترین پنهان کاری را در کار خود داشته و سان تزو هم شدیدترین تدابیر امنیتی را برای محفوظ بودن آنها به کار میبرد.
نظر ژنرال سان تزو در مورد اهمیت جاسوسی
سان تزو معتقد بود حکمران و فرمانده عاقل باید از باهوشترین نظرات برای جاسوسی استفاده کند تا بتواند بیشترین نتیجه را بگیرد. او جاسوسان را مهمترین عامل میدانست؛ چرا که با وجود آنها ارتش قادر به دفاع و حمله بود. او به جاسوسان دو جانبه بسیار اهمیت میداد و معتقد بود باید جاسوسانی را که دشمن فرستاده، پیدا کرد و با رشوه و رفتار مهربانانه، آنها را وادار به خدمت نماییم تا در کنترل ما باشند و به دشمن اطلاعات غلط بدهند؛ چرا که آنها میدانند چگونه میتوان دشمن را فریب داد.
سان تزو روش های جالبی برای جاسوسی دارا بوده و ایدههای خاصی را دنبال میکرد. او معتقد بود بدون ارتباط خیرخواهانه و دوستانه با جاسوسان نمیتوان از آنها بهره برداری کرد و میدانست جاسوسی که به اندازه کافی، زیرک و باهوش نباشد، کارایی مبادله اطلاعات و ارائه گزارش صحیح ندارد.
سان تزو از فرماندهان میخواست زیرک باشند و از جاسوسان برای هر عملیاتی استفاده کنند. او میگفت اگر بخشی از اطلاعات توسط جاسوسی فاش شود، قبل از (به تعبیر ما) سوختن یا لو رفتن اطلاعات، آن جاسوس و کسی که آن اطلاعات را به او داده باید فورا کشته شوند. در عین حال وقتی تصرف شهری را در نظر داشت یا فرماندهی از دشمن باید ترور میشد، از جاسوسان میخواست تمام اطلاعات لازم از جمله نام آجودانها، محافظان فرمانده، نام دژبانها و محافظان شهر را با دقت پیدا کرده تا بتوانند برای اهداف خود از آن اطلاعات استفاده مطلوب نمایند.
سان تزو با افکار و ایده های اطلاعاتی و نظامی خود، معروفترین یا یکی از معروفترین فرماندهان چینی است اما در مورد نظرات جاسوسی و ضد جاسوسی میتوان گفت قطعا معروفترین رئیس تشکیلات و نظریهپرداز جاسوسی در چین باستان و شرق دور بوده و یکی از معروفترین و کارآمدترینها در سراسر جهان است.
تاریخچه ی دستگاه اطلاعاتی و امنیتی مدرن در جمهوری خلق چین را می توان از زمان به وجود آمدن حزب کمونیست به صورت زیرزمینی پی گیری کرد. از اواخر دهه ی 1920، حزب کمونیست چین از طریق بخش های اطلاعاتی خود روی مسائل مربوط به چوئن لای کار می کرد. در اوایل دهه ی 1930 دو رکن اطلاعاتی-امنیتی وجود داشت.
در سال 1983 وزارت امنیت کشور ایجاد شد و هدفش به عهده گرفتن تکالیف ضد جاسوسی و پلیس وزارت امنیت عمومی بود که با کارهای عادی پلیسی مخلوط گردیده بود
حتی امروزه دولت چین در بخش ضد جاسوسی دست بلندی دارد و این کشور با توجه به پلیسی بودن سیستم حکومت داری در چین، حتا در دفتر مهمترین مقامات دولتی این کشور نیز دستگاههای جاسوسی نصب کرده است. کارمندان ادارات به شدت زیر کنترل دولت هستند و حتا بسیاری از آنها نمی دانند که دقیقا به چه شکلی از سوی سازمان امنیت این کشور کنترل می شوند.