ساواک سازمان اطلاعات و امنیت کشور ایران
یکی از مخوفترین و معروفترین سرویسهای مخفی جهان
.از مخوفترین و معروفترین سرویسهای مخفی جهان، سازمان اطلاعات و امنیت کشور ایران در زمان پهلوی دوم «ساواک» بود. یک سازمان بسیار گسترده و در زمان خود بسیار پیشرفته محسوب میشد. سطح ساواک از سطح عمومی فناوری در ایران بسیار فراتر بود و سرویسهای حامی آن اهمیت زیادی به این سازمان در ایران و منطقه قائل بودند.
آموزشها و امکانات ساواک در سطح جهان در برخی از موارد در تراز اول قرار داشت و در برخی موارد نیز سطح خوبی داشت که ارتش و ساواک را مهمترین ارکان رژیم پهلوی میدانند. با وجود این ساواک در بسیاری از کشورهای غربی نمایندگی داشته و با غربیها ارتباطات بسیار زیادی برقرار کرده بود. اما در مطبوعات غربی بسیار منفور ترسیم میشد و کشورهای جهان این سازمان را بسیار بدنام میدانستند.
آنچه در این مقاله میخوانید
ساواک چگونه تشکیل شد؟
برخی از افراد معتقدند مقدمات تشکیل ساواک یا سازمانی مانند ساواک توسط مصدق و در سال ۱۳۳۱ و بهواسطه تصویب قانون ۹ مادهای امنیت اجتماعی انجام شد. قانونی که عدهای این تصور را داشتند که محدودیتهایی را بر جامعه ایران تحمیل میکرد، اما در واقع پس از کودتای 28 مرداد ۱۳۳۲ آمریکاییها هم بهواسطه کودتا و هم علاقهمندی ایران به داشتن پشتوانهای جدای از روس و انگلیس، جای خود را در کشور باز کردند مبتکر تشکیل ساواک شدند.
آمریکا که خود پس از غافلگیری پرل هاربل نقش کارآمد را بهخوبی حس کرده بود، علاقهمند بود در ایرانی که به آینده آن چشم امید زیادی بسته بود یک سرویس جاسوسی ضدجاسوسی قوی تشکیل گردد. آمریکا با وجود موقعیت راهبردی ایران در خاورمیانه و وجود حس بیاعتمادی به شوروی و انگلیس که در گذشته ضرباتی به ایران وارد ساخته بودند توانست روابط خوبی با ایران برقرار سازد. از این رو ایران برای غرب مخصوصا آمریکا اهمیت زیادی پیدا کرد.
با وجود این در زمان کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ آمریکا علاقهمند بود بهجای شاه جوان و بیتجربه ایران یک نظامی مقتدر را بر سر کار آورد؛ اما انگلیسیها آنها را قانع کردند که نظام سلطنت با وجود بافت اجتماعی ایران بهترین گزینه مخصوصا برای جلوگیری از نفوذ کمونیست میباشد.
از این رو آمریکا به آموزش ارتش و سایر ارگانهای ایران روی آورد. برای آنها ارتش و ضد اطلاعات در درجه اول اهمیت قرار داشت؛ چرا که ایران میبایست پایگاه غرب در خاورمیانه و قدرتمندترین کشور منطقه باشد و وجود یک سرویس جاسوسی و ضدجاسوسی در درجه دوم اهمیت قرار گرفت با این اوصاف ساواک تأسیس شد.
ساواک تلفیقی از دو سازمان CIA و FBI بود و بهشدت تقویت و تجهیز شد و بنا به گفته منابع غیررسمی تا ۵۰۰۰۰ نفر پرسنل داشت. نیروهای ساواک همهجا بودند در ادارات دولتی و سازمانها در عین حال خبرچینان ساواک نیز بسیار زیاد شدند و برخی از آنها به طور رایگان و تنها از روی خودشیرینی و چاپلوسی یا اجبار به طور رایگان خبرچینی میکردند. این شبکه شاید ارزانترین شبکه کسب خبر در سراسر جهان بود. با وجود بودجه فراوان و تجهیزات مدرن و بهروز ساواک و برخورداری از بودجه سری و مخفی، در عین حال شبکه خبرچینان ساواک برای این سازمان بسیار کمهزینه ارزیابی میشد.
از نظر محمدرضا پهلوی تشکیل ساواک به دلیل احساس نیاز برای مبارزه علیه کمونیسم و گروههای چپ بوده است. او وجود مرزهای طولانی با شوروی را دلیل در خطر بودن ایران توسط شوروی ارزیابی میکرد و معتقد بود ساواک نیز مانند سرویسهای اطلاعاتی کشورهای آمریکا، انگلستان، فرانسه و سایر کشورها است. اما از اواسط 1335 و چند سال پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ کشور به ثبات سیاسی نزدیک میشد و زمزمههای تشکیل یک چنین سازمانی در مطبوعات و محافل عمومی شنیده میشد.
مردم در آن زمان از نحوه اداره نظامی کشور مخصوصا در تهران و توسط فرمانداری نظامی در واهمه بودند. پس از سه سال از زمان کودتا به نظر میرسید فرمانداری نظامی میبایستی جای خود را به تشکیلات دیگری بدهد. جالب این که جاهطلبیهای تیمور بختیار و ارتباط او با آمریکاییان پس از کودتا (زمانی که او کاملا قوی شده بود و این امکان وجود داشت که با افراد تحت امرش کودتا نماید و قدرت را در کشور به دست بگیرد) او را فرماندار نظامی تهران کرد. او پس از ایجاد فرمانداری نظامی مخالفان حکومت را قلع و قمع کرد و از شکنجه زندانیان ابایی نداشت.
سپهبد مخفوف تیمور بختیار اولین رئیس ساواک
در سال 1335 شمسی کشور آماده تغییراتی شده بود و این آمادگی وجود داشت که ساواک به وجود بیاید و فرمانداری نظامی منحل گردد. با وجود ارتباط نزدیک مستشاران آمریکایی و بختیار، او که اکنون سرلشکر بود به ریاست ساواک منصوب شد. از دلایل انتصاب او به این مقام، وجود ثریا همسر بختیاری شاه بود. در عین حال شاه نیز با این کار تا حدودی او را از نظامیان دور میکرد و قدری خیالش از بابت بلند پروازیهای او راحت میشد.
بختیار نیز پس از دوستی و ارتباط با ارتشبد هدایت وزیر جنگ وقت ایران بهسرعت به سپهبدی رسید و افراد کمی وجود داشتند که میتوانستند با او در به قدرت رسیدن رقابت کنند. بختیار علاقه زیادی به نخستوزیر شدن داشت و حالا زمانی بود که اولین رئیس جاهطلب ساواک تیمور بختیار شده بود که تا درجه سپهبدی ارتقا یافت. او که بهسرعت به مقامات بالا دستیافته بود سابقه قدرتمندی در قلع و قمع مخالفان شاه و گروههایی چپ داشت. از این رو به ریاست ساواک در آمد.
با وجود این سرلشکر حسن پاکروان رئیس وقت رکن دو ارتش، مقدمات تشکیل ساواک را با همکاری آمریکائیان مهیا میکرد. اما جاهطلبیهای بختیار او را به ریاست این سازمان رسانید. سازمانی در ابتدا کوچک با کمتر از دویست نفر عضو که بهسرعت به شکنجه گران ماهر تبدیل میشدند.
بختیار کمتر از ۵ سال ریاست این سازمان را عهدهدار بود. او که در سال ۱۳۳۹ به آمریکا مسافرت رسمی داشت و حامل پیامی برای جان اف کندی رئیسجمهور وقت آمریکا از طرف شاه بود، از اوضاع بد و فساد در طبقه رجال سیاسی ایران داد سخن به میان آورده بود. شاه که جاسوسانی در اطراف بختیار داشت متوجه شد ممکن است موقعیتش نزد آمریکا به خطر بیفتد و امکان یک کودتای نظامی از طرف شخصی مانند بختیار و با حمایت قدرتهای غربی دور از ذهن نبود.
پایان ریاست تیمور بختیار بر ساواک
با وجود تشکیل ساواک شورائی بهعنوان شورایعالی هماهنگی در دفتر ویژه اطلاعات حکومت پهلوی تشکیل شده بود که شامل رئیس اداره دوم ارتش، رئیس ساواک، رئیس شهربانی کل کشور، فرمانده ژاندارمری کل کشور و رئیس دفتر ویژه اطلاعات بود و با وجود اختلاف شدید بختیار رئیس ساواک با سایر اعضا مخصوصا رئیس اداره دوم ارتش، این شورا با اخلال مواجه میشد.
بعد از مطلع شدن شاه از این جریان و با وجود نگرانیهای شاه از سپهبد بختیار که تا آن موقع دلیلی برای مقابله با او نداشت رئیس ساواک و رئیس اداره دوم ارتش یعنی سپهبد بختیار و سپهبد حاجی علی کیا هر دو بازنشسته شدند تا شاه خود را از شر جاهطلبیهای بختیار نجات دهد.
بازنشسته شدن فرماندهان، عزل مؤدبانه آنها از قدرت محسوب میشد و حالا زمانی بود که بختیار به خارج از کشور برود و علیه حکومت پهلوی تبلیغ کند. بختیار مدتی از گذرنامه سیاسی استفاده میکرد؛ اما گذرنامه او معمولی شد؛ ولی باتوجهبه قدرت بختیار نمایندگیهای ایران در اروپا از او تا حدی حرفشنوی داشتند.
ترور موفق تیمور بختیار توسط سازمان امنیت و اطلاعات کشور
بختیار پس از مدتی از اروپا به لبنان رفت؛ اما در فرودگاه به علت حمل چند قبضه سلاح بازداشت شد. او ۹ ماه در زندان بود و حکومت ایران سعی زیادی کرد تا بلکه بتواند او را از مقامات لبنان تحویل بگیرد؛ اما با وجود نفوذ دوستان بختیار در دولت لبنان و مخصوصا مقامات عراقی که وجود شخصی مانند بختیار برای آنها ابزاری علیه ایران بود بختیار به دولت ایران مسترد نشد. او سپس از زندان با تشریفات فراوان وارد عراق شد و از او بهشدت حفاظت میشد.
بختیار در عراق علیه حکومت پهلوی فعالیت میکرد؛ اما ساواک نیز در بین دوستان او نفوذ کرده بود. پس از عزل بختیار از ریاست ساواک، اطرافیان بختیار نیز کمکم تصفیه شدند و ساواک جدید به این وسیله در بین دوستان بختیار در ساواک نفوذ کرده و آنها را بین نزدیکان او در عراق جا زد و در یک طرح از پیش تعیین شده، بختیار در عراق توسط ساواک ترور شد و شاه نفس راحتی کشید.
داستان کنترل، نفوذ و طرح ترور بختیار توسط ساواک یکی از کارنامههای موفقیتآمیز و مهم سازمان اطلاعات و امنیت ایران محسوب میشود.
دلایل ترور تیمور بختیار توسط سازمان امنیت و اطلاعات کشور
چند سال قبل از ترور بختیار یعنی در سال ۱۳۴۶ زمانی که شاه به آلمان غربی رفته بود اتومبیلش حامل مقدار زیادی مواد منفجره توسط پلیس آلمان کشف شد و به بختیار نسبت داده شد. اما احتمالا این توطئهای بود که با هماهنگی ساواک و پلیس آلمان برای محدودکردن بختیار طراحی شده بود.
بختیار در دوران ریاست بر ساواک بهسرعت پولدار شد. بختیار و برخی از همدستانش علیه برخی از افراد ثروتمند پرونده تودهای بودن درست میکرد و توسط واسطه که معمولا معاونش علوی کیا بود از او پول زیادی مطالبه میکرد در عین حال سوءاستفاده از بودجه و مخصوصا بودجه سری ساواک برای بختیار در جهت به قدرت رسیدن وسیله مقبولی بود.
بختیار برای رسیدن به قدرت با عوامل و افراد زیادی از جمله وزیر جنگ، مستشاران آمریکایی، اشرف پهلوی و رجال سیاسی و نظامی ارتباط برقرار میکرد و برای رسیدن به اهدافش در تلاش بود. او قبل از این که به لبنان برود و مدتی پس از بازنشسته شدن توسط شاه بنای ناسازگاری او از حد گذشته بود و به نخستوزیر وقت علی امینی که حسابی از طرف آمریکا حمایت میشد ناسزا میگفت مورد تنبیه قرار گرفت. شاه دستور داد او را تحتالحفظ به فرودگاه ببرند و به اروپا تبعید کنند.
پس از ترور بختیار توسط عامل ساواک که از دوستان نزدیک بختیار شده بود؛ پرونده این قدرتطلب بسته شد. این اتفاق در زمان نصیری، سومین رئیس ساواک و در دهه پنجاه اتفاق افتاد.
حسن پاکروان و حسین فرودست مسئولان پاکسازی ساواک از دوستان تیمور بختیار
اما دومین رئیس ساواک که حسن پاکروان بود کسی که در واقع طرح اولیه تشکیل ساواک را بهنوعی در دست تدوین داشت، شخصی آرام و مصالحه جو بود و به بختیار علاقه داشت؛ اما حالا به ریاست این سازمان منصوب شد و موظف گشت سازمان را از دوستان بختیار پاکسازی کند. البته حسین فردوست که دوست و معتمد شاه بود در همان دوره پاکروان بهعنوان قائممقام ساواک موظف بود ساواک را سازماندهی کند.
در دوره او بود که ساواک آموزشهای فراوانی مخصوصا توسط موساد و شین بت گرفت و به تجهیزات اسرائیلی مجهز شد. فردوست در امور عملیاتی ساواک دخالتی نداشت و پاکروان نیز در سازماندهی و عزل و نصبهای فردوست دخالتی نمیکرد.
قیام ۱۵ خرداد به بررسی گستردهای نیاز دارد. اما پس از این اتفاق، شاه ساواک را مقصر شناخت و با وجود این دو نفر و علاقه و اعتمادی که شاه به آنها داشت فقط مدیرکل سوم ساواک سرتیپ امجدی برکنار شد و در کارنامه ساواک ثبت شد.
سازماندهی ساواک چگونه شکل گرفته بود؟
حوزه ریاست ساواک که اداراتی را شامل میشد و مستقیما زیر نظر رئیس ساواک اداره میشد مانند بازرسی، اداره موتوری، اداره بهداری، اداره حسابداری، دادسرای اداری ساواک، ستاد ساواکهای استانها، بازرسی، دبیرخانه، شورای امنیت ملی و … البته بودجه سری ساواک که بسیار مهم بود نیز زیر نظر ریاست ساواک بود.
بعد از حوزه ریاست، ساواک از ده اداره کل تشکیل شده که دو اداره کل نهم و دهم بعدا به ساواک اضافه شد و سازماندهی اولیه که آمریکائیها از تلفیق سیا و FBI آن را تشکیل دادند وجود نداشت. بعد از گذشت چند سال از گسترش ساواک، تجهیز و تقویت آموزش، دو اداره بعدی به این سازمان افزوده شد.
اداره کل یکم سازمان اطلاعات و امنیت کشور
اداره کل یکم مسئول امور اداری، کارگزینی و اجرا و ابلاغ دستورات ریاست و قائممقام ساواک، استخدام و امور مربوط به کارگزینی و استخدام پرسنل، امور تشریفات، امور مخابرات، نشریات و… بوده است.
اداره کل دوم سازمان اطلاعات و امنیت کشور
اداره کل دوم مسئولیت جمعآوری و کسب اطلاعات خارجی را بر عهده داشت. این اداره و اداره کل هفتم که مسئول بررسی اطلاعات به دست آمده توسط اداره کل دوم بود را اطلاعات خارجی مینامیدند که رئیس جداگانه داشت و پس از قائممقام ساواک نفر سوم ساواک محسوب میشد.
اداره کل دوم از طریق واحدها و پایگاههای برونمرزی و نمایندگیهای ساواک سفارتخانهها و کنسولگریها در برخی از کشورها از طریق مسافرین و مردم معمولی با پوششهای دیپلماتیک یا غیردیپلماتیک کسب خبر میکرد. این اطلاعات گاهی به ابتکار خود و بر اساس روند معمولی و گاهی بر اساس درخواست ادارات مختلف طبق سلسله مراتب به دست میآمد. ساواک نیاز زیادی به کسب اطلاعات خارجی در سطح گسترده نداشت؛ اما کشورهای همسایه در درجه اول اهمیت و کشورهای منطقه در درجه دوم اهمیت، برای آن سازمان قرار داشت.
اداره کل دوم به اداراتی تقسیم میشد که عین آن در اداره کل هفتم نیز که به بررسی اطلاعات واصله میپرداخت وجود داشت و بین این دو اداره ارتباط کاری زیادی برقرار بود.
نیروهای اداره کل دوم باتوجه به قدرت موساد در کسب اطلاعات برونمرزی، توسط برخی از اساتید آن آموزش دیدند. کسب اطلاعات برای یک سرویس اطلاعاتی بسیار حیاتی است و در صورت هدررفتن منابع و استفادهنکردن بهینه به کل سازمان ضرر وارد میشود، از این رو پایگاههای برونمرزی ساواک در کشورهای عراق و افغانستان به موفقیتهایی دستیافته بودند.
اداره کل سوم سازمان اطلاعات و امنیت کشور
اداره کل سوم ساواک مسئول امنیت داخلی بود. این اداره کل مهمترین و معروفترین اداره کل ساواک محسوب میشد و بیشترین گسترش و کارمند را داشت. این اداره کل تحت نظارت رئیس ساواک بود و رئیس آن یکی از مهمترین مقامات ساواک محسوب میشد. این اداره کل یکی از مهمترین ادارات کل بود که آمریکائیها روی آن سرمایهگذاری کرده بودند.
در واقع مهمترین هدف ساواک امنیت داخلی و کنترل کمونیستها بود که هر دو در این اداره خلاصه میشد و سایر ادارات اگر وظایف مشابه داشتند در راستای اداره کل سوم فعالیت میکردند، مثلا اداره کل فنی ساواک بهترین تجهیزات، کارمندان و خدمات خود را به اداره کل سوم ارائه میکرد. اداره کل سوم بعد از امنیت، وظیفه حساس ضد براندازی را بر عهده داشت.
اداره کل سوم به ادارات مختلفی تقسیم میشد که وظایفی در راستای امنیت و ضد براندازی و خود مختاری را بر عهده داشت که شامل یک بخش مستقل بازجویی بود که بهعنوان یکی از مخوفترین واحدها شناخته میشد، بخش مستقل بازجویی دارای وظایفی از جمله اجرای بازجوییهای فنی و تشکیل پرونده و اقدامات قضایی بود. در عین حال همکاری با سایر بخشهای اداره کل و … نیز به عهده این بخش بود.
بازجویان ساواک از جمله منفورترین افراد این سازمان محسوب میشدند.
ساختار سازمانی اداره کل سوم ساواک
اداره یکم از اداره کل سوم ساواک
اداره یکم اداره کل سوم وظیفه تجسس و کشف سازمانها، اقدامات براندازی و خودمختاری را بر عهده داشت. این اداره کوچکترین اقدامات ساده سیاسی ضد سلطنت تا اقدامات مسلحانه و ترور در حیطه وظایف این اداره بود.
بخش یک از اداره یکم
بخش یک مربوط به امور احزاب و گروههای مرتبط با کمونیست که از دو دایره عملیات و یک دایره بررسی تشکیل شده بود. دایرههای این بخش عبارتند از:
- دایره اول امور تهران
- دایره دوم امور شهرستانها
- دایره بررسی هر دو دایره قبل
بخش دوم از اداره یکم
بخش دوم مسئول امور مربوط به احزاب و گروههای سیاسی و براندازی را برعهده داشت که شامل گروههای غیر کمونیست بود. این بخش نیز دو دایره عملیات و دارای یک دایره بررسی بود. دایرههای این بخش عبارتند از:
- دایره اول امور تهران
- دایره دوم امور شهرستانها
- دایره بررسی هر دو دایره قبل
بخش سوم از اداره یکم
بخش سوم مربوط به امور اعراب، بلوچ و سایر فعالیتهای مشکوک بود. این بخش؛ سه دایره عملیات و یک دایره بررسی را شامل میشد. دایرههای این بخش عبارتند از:
- دایره اول مسئول کنترل امور مربوط به اعراب
- دایره دوم مسئول کنترل امور مربوط به بلوچها مخصوصا در زمینه براندازی و جداییطلبی
- دایره سوم مسئول کنترل مربوط به امور براندازی بود که شناخته شده نبود یا در زمانهای مختلف بروز میکرد که به هدفهای جدید نیز معروف است.
- دایره بررسی مسئول بررسی بر سه دایره قبل
بخش چهارم از اداره یکم
بخش چهارم مربوط به امور کردها بود. این بخش سه دایره عملیات را شامل میشود که این دایرهها عبارتند از:
- دایره اول، دایره اقدام وظایف مربوط به خواستههای مسئولین را در مورد پروندههای موجود انجام میداد؛ چرا که این بخش با وجود ارتباطات ساواک با کردهای خارج از کشور از گستردگی خاصی برخوردار بود.
- دایره دوم مسئول وظایف عملیاتی
- دایره سوم وظیفه بررسی کلیه امور بخش چهار
بخش پنجم از اداره یکم
بخش پنجم تحقیقات مربوط به امور کمونیستها و تبلیغات ضدکمونیستی را بر عهده داشت و از دایره عملیات بیبهره بود. این بخش شامل سه دایره بررسی بود که عبارتند از:
- دایره اول مسئول بررسی کتب و نشریات کمونیستی و مارکسیستی
- دایره دوم مسئول بررسی امور تبلیغاتی ضد اخلالگری
- دایره سوم مسئول بررسی و انجام امور مشترک با سرویسهای همکار
بخش ششم از اداره یکم
بخش ششم بخش اقدام نام داشت که از دو دایره تشکیل شده بود که این دایره ها عبارتند از:
- دایره اول مسئول دریافت پروندهها و بررسی آنها
- دایره دوم مسئول عودت، انتقال و ارتباط با واحدهای مربوط به آن پروندهها
همه این شش بخش و دوایر آن در اداره یکم اداره کل سوم بود. این اداره نیز مانند اداره اول و اکثر ادارات اداره کل سوم وظیفه تجسس، کشف و مراقبت از فعالیتهای براندازی حکومت بود. با این کار حفظ حکومت با کنترل نارضایتیهای سیاسی تأمین میشد. اما در سالهای قبل از انقلاب از وظیفه اصلی خود خارج شد و بیشتر به اقدامات سرکوبگرانه متوسل شد.
اداره دوم از اداره کل سوم سازمان اطلاعات و امنیت کشور
اداره دوم دارای چهار بخش بود:
بخش یکم از اداره دوم
بخش یکم مسئولیت کنترل آموزشهای عالی، واقع در تهران و دانشگاه تهران را داشت. این بخش از سه دایره تشکیل شده بود که بر خلاف برخی ادارات دیگر، عملیات و بررسی از هم جدا نبود. هر سه دایره وظیفه عملیات و بررسی از وزارت علوم و آموزش عالی و واحدهای تابع دانشگاه تهران و مجامع دانشجویی را تحت پوشش داشت.
- دایره دوم وظیفه کنترل دانشکده علومتجربی دانشگاه تهران و سایر مؤسسات وابستهای مربوط به علومتجربی
- دایره سوم وظیفه کنترل دانشکدههای علوم نظری و مؤسسات تابع آنها را که در مورد علوم نظری
بخش دوم از اداره دوم
بخش دوم؛ این بخش نیز از سه دایره تشکیل شده بود که مانند بخش اول و برخلاف بسیاری از بخشهای اداره اول هر دایره وظیفه عملیات و بررسی را بر عهده داشت. بخش دوم نیز مانند بخش اول وظیفه کنترل مراکز آموزش عالی را عهدهدار بود. با این تفاوت که کنترل مراکز آموزش عالی غیر از دانشگاه تهران بر عهده بخش دوم بود.
- دایره اول مسئول کنترل دانشگاهها و دانشکدهها
- دایره دوم مسئولیت کنترل امور مربوط به کانونهای آموزش عالی
- دایره سوم مسئول کنترل کانونهای وابسته به وزارتخانهها و سازمانها
ساواک روی مراکز آموزشی بسیار متمرکز بود و باتوجه به آموزشهایی که دیده بود کنترل دانشجویان را بسیار مهم تلقی میکرد.
بخش سوم از اداره دوم
بخش سوم؛ مسئول کنترل و عملیات و بررسی مراکز آموزشی شهرستانها بود. بخش که مانند بخشهای اول و دوم عملیات و بررسی را با هم انجام میدادند. که این دایره ها عبارتند از:
- دایره اول مسئول مناطق شمالی و شرقی کشور
- دایره دوم مسئول کنترل مناطق شمال غرب کشور
- دایره سوم مسئول کنترل مناطق غرب کشور
- دایره چهارم مسئول کنترل مراکز جنوب و مرکز کشور
بخش چهارم از اداره دوم
بخش چهار مسئول وزارت آموزش و پرورش بود. این بخش کنترل کارکنان آموزش و پرورش را بر عهده داشت. این بخش از سه دایره تشکیل شده بود که عبارتند از:
- دایره اول مسئول کنترل و عملیات و بررسی هنرجویان، واحدهای اداری و سایر واحدهای آموزشی مربوط به وزارت آموزش و پرورش
- دایره دوم مسئول کنترل دورههای متوسطه آموزش و پرورش و نیروی اداری و آموزشی این قسمت از وزارت آموزش و پرورش
- دایره سوم مسئول کنترل معلمان و نیروی اداری واحدهای آموزش ابتدایی وزارتخانه آموزش و پرورش
اداره سوم از اداره کل سوم
این اداره وظیفه کنترل ایرانیان خارج از کشور را بر عهده داشت. اداره سوم از چهار بخش تشکیل شده بود. که این بخش ها عبارتند از:
بخش یکم از اداره سوم
بخش اول مسئول کنترل ایرانیانی که ممکن بود در زمینه فعالیتهای براندازانه دست داشته باشند را بر عهده داشت. البته در کشور آلمان غربی و کشورهای شرق اروپا را بر عهده داشت. این بخش از دو دایره تشکیل شده بود:
- دایره اول عملیات
- دایره دوم بررسی
بخش دوم از اداره سوم
بخش دوم مسئول کنترل ایرانیان در کشورهای غرب اروپا و کشورهای اسکاندیناوی بود و از دو دایره تشکیل شده بود که این دایره عبارتند از:
- دایره اول مسئول عملیات
- دایره دوم مسئول بررسی
بخش سوم از اداره سوم
بخش سوم مسئول کنترل ایرانیان در کشورهای کانادا و آمریکا بود و این بخش نیز خود از دو دایره تشکیل شده بود که عبارتند از:
- دایره اول دایره عملیات بخش سوم
- دایره دوم دایره بررسی بخش سوم
بخش چهارم از اداره سوم
بخش چهارم مسئول کنترل ایرانیان در آسیا، آفریقا و اقیانوسیه بود این بخش نیز همانند سه بخش دیگر از دو دایره تشکیل شده بود که عبارتند از:
- دایره اول دایره عملیات بخش چهارم
- دایره دوم مسئول بررسی
اداره چهارم از اداره کل سوم
وظیفه این اداره کنترل گروههای مختلف اجتماعی و ارتباط نزدیک با اداره اول بود. این اداره خود از هفت بخش تشکیل شده بود.
بخش یکم از اداره چهارم
بخش یکم مسئول کنترل حزب رستاخیز و انجمنهای ملی کشور بود. بخش یکم از سه دایره تشکیل شده بود که هر دایره وظیفه عملیات و بررسی را با هم بر عهده داشت.
- دایره اول مسئول کنترل حزب رستاخیز مرکزی
- دایره دوم مسئول کنترل حزب رستاخیز شهرستانها
- دایره سوم مسئول کنترل انجمنهای منتخب ملی
بخش دوم از اداره چهارم
بخش دوم مسئول کنترل وزارتخانهها، سازمانهای دولتی و حساس ملی بود. بخش دوم دارای سه دایره بود. دو دایره اول کار عملیات و بررسی را با هم انجام میدادند.
- دایره اول مسئول کنترل و نظارت بر سازمانها و وزارتخانههایی با جنبه سیاسی اجتماعی
- دایره دوم مسئول کنترل و نظارت بر سازمانها و وزارتخانههایی با جنبه بیشتر اقتصادی
- دایره سوم مسئول کنترل مأموران اداری که به سازمانهای دیگر مأمور میشوند و افراد و فعالیتهای کمتری را کنترل میکرد و از دو دایره فوق کمک میگرفت.
بخش سوم از اداره چهارم
بخش سوم مسئول کنترل کارگران و اصناف بود. بخش سوم دارای چهار دایره بود که هر دایره وظیفه عملیات و بررسی را با هم انجام میداد.
- دایره اول مسئول کارگران تهران
- دایره دوم مسئول کنترل کارگران شهرستانها
- دایره سوم مسئول کنترل وزارت کار و امور اجتماعی بانکها، بهزیستی و امور کارگری وزارت بهداری
- دایره چهارم وظیفه کنترل اصناف و کارفرمایان را برعهده داشت.
بخش چهارم از اداره چهارم
بخش چهارم کنترل روحانیون، مؤسسات اجتماعی و اقلیتهای مذهبی را بر عهده داشت. این بخش نیز وظیفه عملیات و بررسی را برای هر دایره تدوین کرده بود. که این دایره ها عبارتند از:
- دایره اول مسئول اوقاف و مجامع اسلامی
- دایره دوم مسئول کنترل فرقهها و اقلیتهای مذهبی
- دایره سوم مسئول کنترل مؤسسات اجتماعی
بخش پنجم از اداره چهارم
بخش پنجم اداره چهارم مسئول کنترل کشاورزان و دامپروران و عشایر بود که از دو دایره عملیات و بررسی اول کشاورزی و دامپروری و دایره دوم کنترل عشایری بود که به طور سنتی اکثرا مسلح بودند و علاقهای به پیروی از حکومت مرکزی نداشتند.
بخش ششم از اداره چهارم
بخش ششم مسئول کنترل مطبوعات و امور مربوط به تبلیغات بود. این بخش از دو دایره عملیات و بررسی تشکیل شده بود. دایره اول مسئول کنترل وزارت اطلاعات و جهانگردی بود در عین حال وظیفه کنترل خبرنگاران مطبوعات و کتابها را بر عهده داشت و دایره دوم مسئول کنترل وزارت فرهنگ و هنر و درعین حال کنترل رادیو و تلویزیون و سایر واحدهای تبلیغاتی بود.
بخش هفتم از اداره چهارم
این بخش، مسئولیت مهم کنترل نارضایتیهای عمومی و مسائل مربوط به اقتصادی و اجتماعی بود که در نارضایتیها دخیل بود. این بخش دارای وظیفه عملیاتی نبود؛ بلکه از دو دایره تشکیل شده بود که وظیفه بررسی امور را بر عهده داشت.
دایره اول وظیفه کنترل نارضایتی در امور مربوط به اقتصاد را بر عهده داشت که با جمع آوری اطلاعات و اخبار مربوط و بررسی آنها و ارسال به مراجع ذی صلاح نارضایتی عمومی را کنترل و مورد سنجش قرار میداد. دایره دوم نیز همین وظیفه را در مورد امور اجتماعی بر عهده داشت.
اداره پنجم از اداره کل سوم ساواک
وظیفه این اداره پشتیبانی عملیاتی و فنی و هماهنگیهای لازم از مدیریت کل یکم بود و ارتباط نزدیکی با اداره کل پنجم کل ساواک داشت.
این اداره به پنج بخش تقسیم شده بود. بخش اول مسئولیت دکترین و آموزش را بر عهده داشت. این بخش در جهت ارتقای سطح کیفی و مدرنیزه کردن ساواک از جهت انجام وظایف و ایجاد راه کارهای جدید قابل توجه بود.
این بخش موظف بود با مطالعه مداوم روشهای انجام شده و پیشنهاد روشهای جدید، اداره کل سوم را به طور عمومی به سطح بالاتری برساند. در عین حال ارزیابی تکنیکها و روشهای انجام شده و ارائه گزارشها به مقامات، وظیفه این بخش بود.
اداره هفتم از اداره کل سوم
این اداره وظایف کشف و مراقبت و کنترل رجال سیاسی و نظامی شاغل و بازنشسته، مستعفی و اخراجی کشور را بر عهده داشت. ساواک از این طریق، عمال حکومت را کنترل میکرد. البته کنترل افراد مهم بر عهده این اداره نبود یا اگر هم این اتفاق میافتاد، جاسوسان، مستقیم زیر نظر رئیسکل ساواک بودند. به طور مثال نصیری رئیس ساواک، ارتشبد فردوست را از طریق راننده شخصی او یا از طریق دوستی همسرش با همسر فردوست کنترل میکرد. اداره هفتم به چهار بخش تقسیم میشد:
بخش یکم از اداره هفتم
بخش یکم مسئول کنترل شاغلین و بازنشستههای نیروی زمینی ارتش شاهنشاهی را بر عهده داشت. این بخش از دو دایره تشکیل شده بود، دایره اول عملیات و بررسی افسران، درجهداران و سربازان و در عین حال بررسی امور مربوط به این افراد را عهدهدار بود. دایره دوم همین وظایف را بهعنوان عملیات و بررسی در مورد افراد بازنشسته اخراجی، فراری و افراد مستعفی انجام میداد.
بخش دوم از اداره هفتم
بخش دوم نیروهای دریایی و هوایی را کنترل میکرد. این بخش نیز از دو دایره تشکیل شده بود. دایره اول مربوط به عملیات و بررسی نیروهای هوایی و دریایی شاغل، بازنشسته، اخراجی و … و دایره دوم همین وظایف را در مورد سازمانهای هواپیمایی ملی، هواپیمایی کشوری، سازمانهای هواشناسی و سایر سازمانهای هوایی انجام میداد.
بخش سوم از اداره هفتم
بخش سوم مسئول کنترل شهربانی ژاندارمری و کنترل قاچاق سلاح بود. این بخش دارای سه دایره عملیات و بررسی بود. دایره اول امور مربوط به ژاندارمری را کنترل میکرد. دایره دوم شهربانی را کنترل میکرد و دایره سوم مسئول مبارزه و کنترل قاچاق سلاح بود.
بخش چهارم از اداره هفتم
بخش چهارم اهمیت بیشتری داشت. این بخش گارد شاهنشاهی، ستاد ارتش، وزارت جنگ و سایر اهداف مهم نظامی را در کنترل داشت. این بخش نیز از سه دایره عملیات و بررسی تشکیل شده بود. دایره اول وزارت جنگ را کنترل میکرد. دایره دوم مسئول سازمان صنایع نظامی بود، دایره سوم مسئول کنترل گارد شاهنشاهی، سازمان دفاع غیرنظامی کارمندان ساواک اخراجی و مستعفی، شورای امنیت ملی و کنترل مستشاران خارجی بود.
کمیته مشترک ضد خرابکاری
در اداره کل سوم ساواک واحدی وجود داشت که البته در سال ۱۳۵۲ بهنوعی یکی از ادارات اداره کل سوم شد. این واحد بهعنوان کمیته مشترک ضد خرابکاری بود که در سال ۱۳۵۰ تاسیس شد و زمانی رژیم به وجود یک چنین واحدی احساس نیاز کرد که اقدامات مسلحانه گروههای مسلح زیاد شده بود. در سال ۱۳۵۰ این کمیته از نیروهای شهربانی و ساواک و به ریاست رئیس شهربانی و به دستور مستقیم شاه ایجاد شد. اما بعد از مدتی این کمیته مشترک تحت ریاست ساواک به کار خود ادامه داد. در واقع این کمیته دارای سه قسمت شده بود که بهاندازه یک اداره بزرگ ساواک گسترش یافت که وظایف اطلاعات اجرایی و پشتیبانی را بر عهده داشتند.
اداره کل سوم اداره بسیار گسترده و مهم بود و بیشترین نیرو و امکانات را در اختیار داشت. نیروهای این اداره کل برای تعقیب مخالفان رژیم در خارج از کشور توسط حکومتهای دوست حمایت میشدند به طوری که مثلاً نیروهای ساواک در آمریکا کاملا آزادانه با حمایت افبیآی در رفتوآمد بودند.
اداره کل چهارم ساواک
اداره کل چهارم ساواک وظیفه حفاظت را برعهده داشت. این وظیفه شامل حفاظت فیزیکی و حفاظت اطلاعاتی بود. چتر حفاظت این اداره کل شامل نیروهای ساواک و سایر موسسات و وزارتخانههای دولتی بهعنوان حراست آنها در مقابل حملات اطلاعاتی و جاسوسی بود. اداره کل وظیفه نگهبانی از بازداشتگاههای ساواک را نیز بر عهده داشت در عین حال وظیفه کنترل نیروهای ساواک را قبل از استخدام و بعد استخدام را عهدهدار بود. اداره کل حفاظت شامل شش اداره و چند بخش مستقل بود.
ادارات ششگانه (ساختار سازمانی اداره کل چهارم ساواک)
اداره یکم
اداره یکم مسئول حفاظت و بهنوعی سازمان حفاظت ساواک محسوب میشد. این اداره در وهله اول مسئول کنترل حفاظتی کارکنان قبل از استخدام بود این اداره از کارکنان تحقیق امنیتی کرده و سوابق آنها را بررسی میکرد. در عین حال وظیفه دیگر آن توجیه امنیتی و حفاظتی کارمندان ساواک در مقابل سرویسهای رقیب بود. این اداره ساواک را در مقابل بلوک شرق مراقبت میکرد تا به استخدام دانسته و ندانسته سرویسهای خارجی در نیایند.
اداره دوم
اداره دوم مسئول حفاظت و حراست از سازمانهای دولتی و وزارتخانهها بود به طوری که بستگی به اهمیت حفاظتی وزارتخانه و سازمان مربوطه از نظر حفاظت فیزیکی اماکن زیر نظر این اداره بود. مأموران ساواک در سازمان حفاظت آن وزارتخانه یا اداره حاضر بودند. معمولا رئیس یا معاون سازمان، حفاظت مربوط از مأموران ساواک بود.
مثلا رئیس حفاظت شهرداری تهران، رادیو و تلویزیون، وزارتخانههای مختلف، ادارات مهم و … از مأموران ساواک بودند.
اداره سوم
اداره سوم مسئولیت پاسداری را بر عهده داشت. این اداره متشکل از تعدادی مامور بود که برای کنترل ورود و خروج ساواکیهای مرکزی استان و سایر مدیریتهای کل و ادارات ساواک و برای برخی از عملیات از آنها استفاده میشد. ماموران این اداره طبق ارتش سازماندهی شده بودند و معمولا شلوار و اورکت سبز بدون علائم میپوشیدند.
اداره چهارم
اداره چهارم تحت عنوان واحد کیهان بود که فعالیتهای آن محدود به داخل ایران نبوده و نیروهای ساواک و سایر ارگانهای دولتی را در خارج از کشور کنترل میکرد و افرادی را بهعنوان مخبر در اختیار داشت که از ماموران دولت ایران در خارج از کشور جاسوسی میکرد.
ادراه پنجم
اداره پنجم وظیفه حفاظت از بازداشتگاههای ساواک را در اختیار داشت.
اداره ششم
اداره ششم مسئول آماد و پشتیبانی امور حفاظتی بود که بهعنوان عقبه اداره کل به این واحد و سایر قسمتهای ساواک سرویس میداد.
اداره کل چهارم از پایگاههای رادار آمریکای که علیه اهداف شوروی در شمال ایران ساخته شده بود نیز حفاظت میکرد و در عملیاتهای مختلف ساواک در استانها و شهرستانها نیروهای ساواک را تأمین میکرد.
اداره کل پنجم ساواک
این اداره کل مسئول کلیه امور فنی ساواک بود و ساواک هیچگاه از نظر فنی در مضیقه قرار نداشت. مهمترین و بهروزترین تجهیزات فنی جاسوسی و ضدجاسوسی در اختیار ساواک بود و با توجه به روابط قوی که با کشورهای غربی داشت از نظر خرید تجهیزات محدودیتی نداشت.
هر شش ماه یک بار اداره کل پنجم ساواک اقدام به تهیه لیست ملزومات خودکرده و پس از تصویب توسط مقام بالاتر این تجهیزات توسط اداره کل دیگری که مسئول امور مالی بود از خارج وارد کشور میشد و معمولا یکسوم تجهیزات نیز در اداره کل پنجم ذخیره شده و دو سوم دیگر در بین ساواکهای استانها و ادارات مختلف که به آن تجهیزات نیاز داشتند توزیع میشد و توسط کارکنان این اداره کل، آموزش داده میشد.
برخی از این تجهیزات چون خیلی تخصصی بود توسط کارکنان کارآزموده این اداره کل مورد استفاده قرار میگرفت. برخی دیگر که سادهتر بود میتوانست توسط عوامل ساواک سایر ادارات مستقیما مورد استفاده قرار بگیرد. پشتیبانی فنی تمام ادارات کل ساواک ادارات تابع ساواکهای استانها و شهرستانها توسط اداره کل پنجم صورت میگرفت.
کار اداره کل محدود به تجهیزات جاسوسی یا ضدجاسوسی مانند عکاسی حرفهای از راه دور، کار گذاشتن وسایل استراق سمع، به کار بردن و باز کردن انواع قفلها سانسور و … نبود؛ بلکه تعقیب و مراقبت که در کار جاسوسی و ضدجاسوسی بسیار قابل اهمیت است از وظایف اصلی اداره کل پنجم بود.
اداره کل پنجم از یک بخش مستقل تشکیل شده بود که وظیفه پژوهشهای فنی را بر عهده داشت. این بخش کشورهای پیشرفته را از نظر تجهیزات رصد کرده و نیازمندیهای ساواک را مورد بررسی قرار میداد تا بتواند برای تأمین آنها از طریق بخش دیگر اقدام نماید. بخش دیگر مستقل، وظیفه تدارکات فنی را بر عهده داشت.
در واقع این بخش در ارتباط مستقیم با بخش پژوهشها بود تا نیازمندیهای تشخیص داده شده توسط آنها را تأمین و ذخیره نموده و واحدهای مورد نیاز را تأمین نماید. توسط این بخش ابتدا چند نمونه وارد شده و پس از تأیید تعداد بیشتری از تجهیزات خریداری میشد.
قسمت دیگر اداره کل پنجم واحدی بود که بهعنوان پایگاه ویژه شناخته میشد، این واحد مغز متفکر اداره کل پنجم بود و مهمترین کارهای اداره کل را سازماندهی مینمود. این اداره کل غیر از بخشها و پایگاه شامل چهار اداره بود.
ساختار سازمانی اداره کل پنجم ساواک
اداره اول از اداره کل پنجم
اداره اول اداره الکترونیک بود که مهمترین اداره کل پنجم محسوب شده و رئیس این اداره معاون مدیرکل پنجم ساواک بود.
کار این اداره بسیار متنوع بود. استفاده از انواع فرستندههای مخفی و پیشرفته که برای آن زمان در تصور عامه مردم قابل انتظار و باور نبود. مانند فرستندههای شبیه به دکمه سردست لباس، رشته بسیار نازک که بهوسیله دستگاه تپانچه مانند شلیک میشد و در جلسه بر دیوار نصب میشد یا بهاندازه یک عدس که زیر میز چسبانده شد یا یک ورقه نازک لای کتاب یا درون ساعت مچی و … از ابزارآلات این اداره بود که توسط متخصصین سفارت خانهها درون آنها کار گذاشته شده یا توسط مأموران و در جلسات مخالفان رژیم و حتی افراد بانفوذ به دستور شاه نصب میشد.
معمولا کشورهای همسایه عربی در مورد این روش بسیار آسیبپذیر بودند؛ اما شوروی و کشورهای بلوک شرق بسیار مقاوم ظاهر میشدند. در این اداره شعبهای نیز مسئول کشف فرستندههای سرویسهای دشمن بود اداره الکترونیک بسیار فعال بود و مجهز به جدیدترین امکانات الکترونیک در سطح جهان بود.
اداره دوم از اداره کل پنجم
اداره دوم مسئول امور فنی و دستگاههای پیشرفتهای بود که غیر از اداره دوم محسوب میشد. در این اداره بخش قفل وجود داشت که دارای کادر شناسایی بود که در زمینه بازکردن انواع قفلها و گاوصندوقهای پیشرفته تخصص داشتند و در صورت لزوم از آنها برای باز کردن قفل گاوصندوقهای سفارتخانهها و سایر اماکن هدف استفاده میشد. این افراد در کشورهای آلمان، آمریکا و ژاپن آموزشدیده بودند.
بخش دیگری نیز بهعنوان بخش عکاسی در اداره دوم فعال بود که به مجهزترین دستگاههای عکاسی تجهیز شده بود. این دستگاهها میتوانست در تاریکی مطلق عکاسی کند با از افراد و سایر اهداف در فواصل کیلومترها عکس شفاف بگیرد. ساواک برای کنترل عوامل بیگانه یا مخالفان داخلی از این بخش به طور وسیع استفاده میکرد. بخش دیگری در این اداره بعدا تأسیس شد که شامل قویترین متخصصین بود که در زمینه خطشناسی توسط اساتید اسرائیلی آموزشدیده بودند.
ساواک ابتدا نیاز به خطشناسی را درک کرده بود و پس از بررسی متوجه شده بود یکی دو نفر در شهربانی بهعنوان خطشناس و به طور تجربی در حال کارند که اصلا از نظر فنی قابلاطمینان نیستند. از کشورهای انگلیس و آمریکا درخواست آموزش خطشناسی شد؛ اما آنها مایل نبودند در این زمینه ساواک را یاری دهند و اصولا سرویسهای انگلیسی و آمریکایی مایل بودند ساواک در منطقه به طور زیاد به موساد وصل شود.
از این رو تعدادی از افراد مستعد ساواک توسط اساتید اسرائیلی به آموزش خطشناسی پرداختند که اصولا ربطی به زبان خط نداشتند و استاد خطشناس میتواند خط هر فردی را به هر زبانی که نوشته شده آنالیز کرده و تا حدی به شخصیت او پی برده و تشخیص دهد آن خط متعلق به چه کسی است. این فن در موارد زیادی برای تشخیص افراد به درد ساواک و کلا سرویسهای اطلاعاتی و پلیس میخورد.
اداره سوم از اداره کل پنجم
اداره سوم وظیفه تعقیب و مراقبت را بر عهده داشت. جالب این که در اوایل تأسیس ساواک و با وجود ضعف ساواک در امکانات و آموزش، اداره تعقیب و مراقبت بسیار مجهز بود. آمریکاییها با آموزش کافی و فراهم کردن امکانات فنی این اداره البته با بودجه ساواک تیمهای قوی تعقیب و مراقبت را سازماندهی کرده بودند؛ چرا که برای تعقیب عوامل KGB و سایر سرویسهای مخفی بلوک شرق این واحد بسیار مورد اهمیت قرار داشت.
هر تیم معمولا دارای سه خودرو و هر خودرو نیز شامل سه سرنشین بوده که یکی از آنها رهبر تیم و مجهز به دو بیسیم بود و یکی از آنها با مرکز پنجم در اداره کل پنجم که مسئول تعقیب و مراقبت بود در ارتباط بود. این تیمها در تعقیب و مراقبت از مخالفان داخلی یا کشورهای ضعیف از نظر اطلاعاتی بهخوبی عمل میکردند.
اما در مورد سرویسهای بلوک شرق نه چون سرویسهای بلوک شرق دارای امکاناتی بودند که بیسیمهای تیمهای تعقیب و مراقبت را شنود کرده و ساواک ازاینجهت از ک گ ب عقب بود. ک گ ب بهقدری در امور مخابراتی قوی بود که تا سالها و با عملیات مخابراتی ضد تعقیب و مراقبت حتی MI5 را نیز فریب میداد. اداره سوم بهشدت گسترش پیدا کرد و در سایر استانها تیمهای تعقیب و مراقبت بسیار فعال بودند.
اداره چهارم از اداره کل پنجم
اداره چهارم مسئول شنود تلفنی و کنترل پستی بود، این اداره مجهز به دستگاههایی بود که در آن واحد تا چند صد تلفن را شنود کرده و مکالمات افراد مشکوک را ضبط میکرد. جالب این که خاندان پهلوی از این اداره زیاد استفاده میکردند، اشرف پهلوی به این اداره دستور میداد تا اشخاصی را مورد شنود قرار دهد و خودش نیز در مواردی به دستور شاه مورد شنود قرار می گرفت که شامل روابط جنسی او نیز میشد. در این اداره بخشی وجود داشت که دراداره پست مستقر بود و به بخش سانسور شناخته میشد.
اداره کل ششم ساواک
این اداره کل مسئول امور مالی، حسابداری و بودجههای علنی ساواک بود. با توجه به حساسیت جامعه و مخالفان، بودجهای بهعنوان بودجه ساواک به مجلس نمیرفت تا مخالفان را تحریک نکند. نیمی از بودجه ساواک توسط نخستوزیری تامین میشد و نیم دیگر آن توسط وزارت جنگ. در عین حال ساواک بودجه سری نیز در اختیار داشت که توسط نخستوزیری تأمین شده و مستقیم زیر نظر رئیس ساواک بود و در اداره کل ششم ساواک لحاظ نمیشد.
اداره کل ششم از چند اداره تشکیل شده بود.
- اداره حسابداری که برآورد بودجه سالیانه و پرداختی را کنترل میکرد.
- اداره تدارکات که وظیفه تهیه ابزار و امکانات سایر ادارات را بر عهده داشت از جمله امکانات فنی اداره کل پنجم یا هر وسیلهای که سایر ادارات کل و واحدهای ساواک به آن نیاز داشتند.
- اداره باشگاهها که وظیفه نگهداری باشگاههای ساواک و برقراری میهمانی و جشنها و تأمین غذای پرسنل ساواک از جمله ماموران را در دو چهار ساعت به عهده داشت. ادارهای دیگر نیز مسئولیت تهیه و نگهداری خانههای امن ساواک را بر عهده داشت. در برخی موارد این خانهها با بودجه ساواک و توسط کارمندان ساواک خریداری میشد که فرد مورد نظر بهصورت کتبی به این موضوع که خانه به اداره کل ششم تعلق دارد نه به شخص او اشاره میکرد،
اداره کل هفتم ساواک
این اداره کل مسئول بررسی اطلاعات کسب شده توسط اداره کل دوم بود. در عین حال با پرورش اطلاعاتی که از اداره دوم، وزارت اطلاعات و جهانگردی و وزارت خارجه میفرستاد، اطلاعات تقریبا جامعی را از اوضاع کشورهای هدف به دست آورده و به مقامات ذیصلاح میرسانید.
با وجود این، بولتن اطلاعات به دست آمده را به سازمان اطلاعات ارتش، موسوم به اداره دوم میرسانید و اداره دوم ارتش نیز که همین کار اداره کل هفتم را انجام میداد؛ اما در امور نظامی، بولتن خود را به اداره کل هفتم میداد و هر دو سازمان به اطلاعات کاملی از کشورهای هدف میرسیدند و هرکدام به طور جداگانه ثمره تلاش خود را به دفتر ویژه اطلاعات میرساندند که در مورد این دفتر بعدا صحبت خواهد شد.
اداره کل هفتم نزدیکترین روابط را با اداره کل دوم که مسئول کسب اطلاعات خارجی بود داشت و سازمان این دو اداره کل، تقریبا شبیه به هم بود. کسب اطلاعات ساواک بیشتر بر اساس اطلاعات علنی و نیمه علنی بود و بیش از نود درصد اطلاعات مورد نیاز سرویسهای مخفی از منابع علنی و نیمه علنی به دست میآید و در موارد خاصی است که سرویسها میتوانند از اطلاعات طبقهبندیشده استفاده کنند.
اداره کل هشتم ساواک
کلیه امور مربوط به ضدجاسوسی در این اداره کل انجام میگرفت و به صلاحدید این اداره کل در ساواک برخی از استانها که در حیطه این مدیریت بود سازمان ضدجاسوسی ایجاد شده بود که از مرکز و توسط اداره کل هشتم اداره میشد.
اداره کل هشتم موظف بود مأموران سرویسهای خارجی مخصوصا بلوک شرق را شناسایی و آنها را کنترل نماید. در عین حال اهداف و نقشههای بیگانگان را توسط سازمانها و گروههای پوششی قانونی و غیرقانونی شناسایی و آنها را کنترل کرده و در صورت امکان ماموران سرویسهای خارجی را به خدمت درآورد. در عین حال شناسایی شبکههای جاسوسی خارجی از مهمترین وظایف این اداره کل بود.
این اداره کل بر شوروی و کشورهای اقمار بهصورت کاملا محسوسی تمرکز داشت. بسیاری از خانههای اطراف سفارت شوروی اجاره یا خریداری میشد تا مأموران این اداره کل KGB و GRU را کنترل نمایند. آنها بهوسیله دکههای فروش نوشابه و اتومبیلهای ون، وانتها و کامیونهای سربسته و از طریق عکاسی و فیلمبرداری، مأموران شوروی را شناسایی و با کمک واحدهای تعقیب و مراقبت اداره کل پنجم، تعقیب میکردند.
این اداره کل برای مأموران شوروی دردسر درست میکرد. آنها مانع از فعالیتهای آزادانه سرویس KGB بودند و در موردی که مثلا یکی از آنها نیازمند به اجاره آپارتمانی در شهر بود صاحبخانه را از این کار منع میکردند تا مأمور نتواند آزادانه خانهای در شهر داشته باشد و مجبور شود در سفارت یا نزدیک سفارت مسکن کند تا کنترل آن راحتتر باشد. به طور مثال در یکی از مأموران K.G.B سیزده بار برای اجاره یک واحد آپارتمان قرار گذاشت و مالک در لحظه موعود به دستور اداره کل هشتم از اجاره منصرف میشد.
اداره کل هشتم بهشدت با مأموران ک گ ب رفتار میکرد و از آزار و اذیت و ترساندن آنها ابایی نداشت. در عین حال مأموران دوجانبه و شناخته شده قابل توجهی بودند که برای هر دو طرف کار میکردند. از جمله در بیمارستان شوروی در تهران یا انجمن روابط فرهنگی ایران و شوروی و … اداره کل هشتم در مورد کشورهای عربی اکثرا موفق بود. به طور مثال با استخدام نگهبان و سرایدار سفارت عراق که یک ایرانی بود حتی از گاوصندوق سفارت اسناد و مدارکی را برداشته از آنها کپی میگرفت.
این روند در مورد کشورهای عربی عادی بود. اما در مورد شوروی فرق داشت و نیز مأموران ساواک سعی بر جنگ روانی علیه آنها و کنترل و محدود کردن آنها در شهر را داشتند و شبیخون به سفارت یک رویای دستنیافتنی بود.
پس از انقلاب، دولت موقت افراد این اداره کل را دوباره سر کار آورد و برای کنترل خارجیان مخصوصا کشورهای بلوک غرب استفاده کرد و بیاحتیاطی K.G.B در ارتباط با یکی از عوامل خود به نام محمدرضا سعادتی که عامل آنها در سازمان مجاهدین خلق بود و تصور میکرد ساواک از بین رفته گاف بزرگی داده و یکی از عوامل مهم خود را از دست داد و ثابت شد که با وجود تلاش آنها برای پوشاندن روابطشان با گروههای چپی، آنها با گروههای دست چپی رابطه دارند.
ساختار سازمانی اداره کل هشتم ساواک
باتوجه به وظایف این اداره کل، شعبه مستقل قضایی امری ضروری بود. به همین خاطر این اداره کل مجهز به یک شعبه قضایی شد همچنین بخش مستقل مترجمین که با وجود کنترل کشورهای مختلف این بخش نیز لازم تشخیص داده شده بود به این اداره کل الحاق شده بود. اما با این حال این اداره کل دارای چندیدن اداره بود.
اداره یکم از اداره کل هشتم
اما اداره یکم وظیفه کنترل بیگانگان را در کشور داشت و شامل سه بخش و دو واحد دیگر بود.
- بخش اول کنترل مهاجرین، پناهندگان و ایرانیانی که گذرنامه و تابعیت خارجی یافتهاند.
- بخش دوم مسئول امور بیگانگان مقیم ایران بود.
- بخش سوم وظیفه کنترل فرودگاهها و مرزها را داشت.
- شعبهای وظیفه کنترل مؤسسات خارجی مستقر در ایران را بر عهده داشت و شعبهای دیگر مسئول کارت تردد بود.
اداره دوم از اداره کل هشتم
اداره دوم مسئول عملیات و بررسی کشور شوروی و اقمار آن بود. این اداره از سه بخش تشکیل شده بود.
- بخش اول عملیات شوروی را انجام میداد.
- پخش دوم وظیفه عملیات کشورهای اقمار شوروی را برعهده داشت.
- بخش سوم بررسی مطالب و امور مربوط به بخشهای یک و دو را برعهده داشت.
اداره سوم از اداره کل هشتم
اداره سوم اداره کل هشتم وظیفه عملیات و بررسی کشورهای عرب و سایر کشورهای همسایه را بر عهده داشت که شامل سه بخش بود:
- بخش اول وظیفه عملیات کشورهای عربی را بر عهده داشت.
- بخش دوم وظیفه عملیات کشورهای همجوار آسیایی را عهدهدار بود.
- بخش سوم اتباع و سایر کشورهای جهان را بر اساس اهمیت آنها رصد ضدجاسوسی میکرد که به چند شعبه تقسیم شده بود.
بخشی نیز بهعنوان بخش تحقیق در اداره کل هشتم وجود داشت که مأموریتهای محوله را در زمینه ضدجاسوسی انجام میداد،
در برخی از استانها و شهرستانها که اهداف ضدجاسوسی وجود داشت ساواکهای آن استانها به واحد ضدجاسوسی مجهز بودند که همانطوری که گفته شد از طریق اداره کل هشتم اداره میشدند و زیر نظر این اداره کل بودند. این استانها و شهرها شامل استانهای خراسان، سیستان و بلوچستان، اصفهان، خوزستان در شهرهای بوشهر، اهواز، آبادان، بندرعباس، گرگان و گنبد جلفا و ارومیه بودند.
اداره کل هشتم برای غرب اهمیت زیادی داشت و از همان ابتدا توسط اساتید سیا و MI۶ آموزش داده میشد و ارتباط با موساد برای این سازمان اهمیت زیادی داشت. جالب اینکه نسخهای از اطلاعات به دست آمده به نماینده موساد مخصوصا در امور اعراب داده میشد. با وجود استفاده ساواک از تجهیزات و آموزشهای اسرائیلی اما این موساد بود که از ساواک بیشتر سود میبرد.
مأموران ساواک در برخی از موارد به مافوق خود گزارش میدادند که سرویس زیتون (اسم رمز موساد) از منابع مخصوصا در پایگاههای برونمرزی بهطوری استفاده زیاد از حد میکند که به امنیت آنها توجهی نمیکنند و بسیاری از مطالب را به ما گزارش نمیدهند و علاقه زیادی دارند که مستقیما کنترل منابع را در اختیار بگیرند.
اداره کل نهم ساواک
این اداره کل بعد از مدتی به ساواک افزوده شد که احساس تخصص و تحقیق به وجود آمد. مدیرکل تحقیق موساد، مقامات ساواک و شورایعالی ساواک را با تحقیق ساختار آن آشنا کرد و در ساواک نیز یک اداره کل به این نام تشکیل شد.
این اداره کل که شعباتی نیز در ساواک استانها دایر کرده بود موظف بود نسبت به صلاحیت افراد برای استخدام در ساواک طبق آموزشها و ضوابط تحقیق کند. همچنین استخدام در سایر ارگانهای حساس دولتی نیز تأیید این اداره کل را میطلبید. در عین حال مطالب و مسائلی به وجود میآمد که از این اداره کل خواسته میشد. در مورد افراد مظنون یا موارد متفرقه تحقیق به عمل آورد که میتوانست کارآمدی یک سرویس اطلاعاتی را ارتقا بخشد.
اداره کل دهم مسئول آموزش ساواک
ساواک که در بدو تشکیل از آموزشهای متفرقه سرویسهای امریکا و انگلیس بهره برده بود، متوجه این موضوع بود که آموزشهای آنها تنها در مواردی بوده است که خود احساس نیاز کردهاند.
مثلا در زمینه ضدجاسوسی یا تیمهای تعقیب و مراقبت و… که تکمیل بودن آموزشهای ساواک مستقیما برای آنها منفعت دارد. اما ساواک مخصوصا در زمان قائممقامی سرلشکر فردوست (بعدا ارتشید شد) متوجه شد به آموزشهای فراوانی نیاز دارد که ازآنها بیبهره است. از این رو با هدایت غیرمستقیم سرویسهای آمریکا و انگلیس و با علاقه اسرائیلیها، ساواک برای آموزش به اسرائیل وصل شد.
گاهی اساتید سرویسهای اسرائیلی به ایران میآمدند و گاهی نیز افراد مستعد ساواک به اسرائیل اعزام میشدند. از این رو وجود اداره کل دهم برای آموزش ضرورت یافت. در برخی موارد افرادی که به اسرائیل اعزام میشدند بین یک تا دو سال آموزش میدیدند.
این افراد معمولا از اداره کل امنیت (سوم) اداره کل کسب اطلاعات خارجی (دوم) اداره کل ضدجاسوسی (هشتم) اعزام میشدند. همچنین با دعوت از اساتید سرویسهای اسرائیلی انواع آموزشهای لازم داده میشد. به طور کلی ساواک از طریق اداره کل آموزش و توسط اسرائیلیها یا پس از خودکفایی توسط اساتید ساواک، آموزشهای زیر را به پرسنل خود میداد.
- اصول کارگزینی و بایگانی پروندهها.
- مخابرات و امور فنی
- آموزش در مورد اصول مبارزه با براندازی
- آموزش در زمینه کسب اخبار در پایگاههای برونمرزی
- انواع حفاظت، کسب اطلاعات و بررسی اطلاعات
- مسائل مالی و حسابداری. تحقیق. بازجویی. خطشناسی و …
در عین حال در برخی موارد آموزشهای در اداره دوم ارتش برگزار میشد. دورههایی که در ساواک برگزار میشد و از سطح بالایی برخوردار بود. نیروهای این واحدها به دعوت از یکدیگر برای شرکت در دورهها میپرداختند.
همان طوری که گفته شد ساواک توسط آمریکاییها تاسیس شد و در برخی موارد انگلیسیها به آن کمک کردند. در این قسمت لازم است به شبکهای اشاره شود که در درون ساواک و در حیطه و قلمرو این سازمان توسط انگلیسیها به وجود آمده بود و بودجه و کارکنان آن را ساواک تأمین میکرد. اما اکثر قریب بهاتفاق ساواکیها از وجود آن بیاطلاع بودند.
افراد بسیار کمی در ساواک وجود داشت که در حد کمی از آن مطلع بودند. این شبکه به «ماهوتیان» معروف بود چرا که رئیس آن سرتیپ ماهوتیان بود که سمت معاون ساواک را داشت؛ اما فقط در مورد این شبکه فعال بود و وظیفه دیگری نداشت.
جالب این که این شبکه ظاهرا برای ساواک کار میکرد؛ اما اطلاعاتی به ساواک نمیداد؛ بلکه از طریق سرتیپ ماهوتیان و رهبر عملیات این شبکه که کارمند ماهوتیان بود اطلاعات واصله را مستقیما به مسئول اطلاعات MI6 در سفارت انگلستان و معمولا در خانه ماهوتیان میدادند.
طرز کار شبکه این گونه بود که افرادی مستعد را در استانهای شمالی مانند گیلان، مازندران و گرگان نشان میکردند و پس از بررسی سوابق و تأیید شدن اعتماد، هوش، ذکاوت و استعداد کار اطلاعاتی، آنها را برای کسب اطلاعات آموزش میدادند. برای این افراد مغازههایی به نام خودشان تهیه میشد و با بودجه ساواک بر اساس شغل قبلی و حرفه مامور تجهیز میشد.
این افراد با توجه به در محل بودن و انجام کاسبی به طور طبیعی شکی را برنمیانگیختند. این افراد مراجعین را بررسی کرده و افراد مستعد را شناسایی مینمودند و پس از کسب تکلیف از مرکز، این افراد را بهعنوان مأمور ندانسته به کار میگرفتند. اما با وجود این روسها در شمال، شبکههای جاسوسی داشتند.
انحلال ساواک
پس از ۲۲ سال فعالیت ساواک در سال 1357 برنامه انحلال ساواک در دولت شریف امامی و برای آرامش مردم بر سر زبانها افتاد؛ اما عملی نشد. با وجود این نیروهای ساواک با این شایعات متزلزل شده بودند؛ اما دولت برای حفظ آرامش آنها، وعدههای اشتغال و حقوق بازنشستگی را مطرح میکرد این مهم در زمان نخستوزیری ۳۷ روزه بختیار در مجلس محقق شد.
لایحه انحلال ساواک دارای چند تبصره بود. از جمله این که از کارمندان در سایر سازمانهای دولتی استفاده شود یا به خدمت آنها پایان داده شود که البته این به آن معناست که از حقوق و مزایای کارمندان دولت و بازنشستگی استفاده خواهند کرد. اگر کارمندان دارای تخلفاتی باشند پرونده آنها به دادگستری ارجاع داده میشود. در عین حال یکی از تبصرهها دولت را موظف میداشت تا ظرف یک ماه یک سرویس اطلاعاتی تأسیس کند که در له منافع ملی عمل نماید.
در واقع بختیار اعلام کرده بود که از سرویس جدید در کارهای عملیاتی استفاده نمیکند؛ بلکه وظیفه کارهای عملیاتی برعهده شهربانی و ژاندارمری خواهد بود. اما این حرفها ثمری نداشت و پس از انحلال ساواک و قبل از تشکیل یک چنین سازمانی، انقلاب اسلامی پیروز شد.
البته در دولت موقت مهندس بازرگان برخی از افراد ساواک در محل نخستوزیری تظاهرات کردند که نخستوزیر دولت موقت از بسیاری از آن ها در تشکیلات جدید مخصوصا از اداره کل هشتم استفاده کرد. در این زمان بود که یکی از معروفترین سرویسهای امنیتی جهان به پایان خط خود رسید و منحل شد.
ساواک در ابتدا و در بدو تشکیل، وابسته به آموزشهای سرویسهای بیگانه مخصوصا آمریکا بود. البته در موارد جزئی نیز سرویسهای انگلیسی برای برخی از افراد ساواک کلاسهایی سطحی در جهت آموزش برگزار میکردند و فقط مواردی مانند شبکه ماهوتیان بود که مستقیما آموزش آن را بر عهده گرفتند؛ چرا که مستقیم از منافع آن، سود میبردند؛ اما عموم سرویسهای بریتانیا حداقل با ساواک از جهت آموزش کاری نداشتند و امریکاییها بیشتر در جهت آموزش ساواک تلاش کردند.
اما این دو کشور هیچگاه مانند اسرائیل برای آموزش ساواک تلاش نداشتند. اما تبادل اطلاعات بحث دیگری بود و سرویسهای آمریکایی، انگلیسی و اسرائیلی اشتهای زیادی برای همکاری و کسب اطلاعات از ساواک نشان میدادند. اما قبل از ارتباط سرویسهای این کشورها با ساواک به یکی از کارهایی که در ارتباط با امور جاسوسی توسط آمریکاییها در ایران انجام شد اشاره میشود.
آمریکاییها در دهه 30 در نزدیک مرزهای شوروی در شمال ایران اقدام به ایجاد پایگاههای راداری کردند که میتوانست تا عمق پنج هزار کیلومتری در داخل خاک شوروی را پوشش دهد و سیگنالهای مخابراتی شوروی را پس از ضبط تجزیه و تحلیل کرده و علائم رادیویی مرکز فضایی شوروی را رصد نمایند.
آنها با استفاده از این ایستگاهها تحرکات شوروی مخصوصا در زمینه صنایع اتمی و فضایی را بررسی میکردند. ظاهرا به تعداد سه پایگاه در مناطق شمالی ایران و با بودجه ساواک تأسیس و شروع به کار کرده بود که در صفی آباد بهشهر، پارسآباد مغان و کبکان خراسان بودند. این پایگاهها که توسط اداره کل چهارم ساواک بهدقت محافظت میشدند با بودجه پانصد میلیون دلاری تأسیس شده بودند و اطلاعات آن مستقیم به بخش سیای سفارت آمریکا ارسال میشد و ساواک و دولت ایران از ثمرات آن بیبهره بود.
این پایگاهها اسم رمز ایبکس را بر خود داشتند. شخصی که در مورد ماجرای واتر گیت افشاگری کرده بود، در ژانویه ۱۹۷۷ در واشنگتنپست گفته بود «ایبکس چیز بیخاصیتی است که پانصد میلیون دلار برای ایران خرج برداشته است. همه میدانند که از ایران بهعنوان گورستان سلاحها و پروژههایی استفاده میشود که شورای ملی امنیت آمریکا و سازمان جاسوسی سیا آنها را بهعنوان بیفایده یا پیچیده بهدور افکنده است»
درهرصورت آمریکاییها وجود این پایگاهها را برای خود موفقیت بزرگی میپنداشتند آنها سعی کردند این موقعیت را در ترکیه و قبرس برای خود ایجاد نمایند که قطعا موقعیت راهبردی ایران را برای آنها نداشت. خبرگزاری فرانسه نیز مدت کوتاهی پس از پیروزی انقلاب اسلامی گفته بود آمریکاییها از این وضعیت شکست سنگینی خوردهاند و کارشناسان آمریکایی قبل از مراجعت از این ایستگاهها تجهیزات آن را منهدم کردهاند.
ساواک در اروپا
ساواک در اروپا بسیار فعال بود بهطوریکه صدای مطبوعات اروپایی درآمده بود و بهشدت با آن مخالفت میکردند. به طور مثال در اتریش، دانشجویانی که مخصوصا مشکل مالی داشتند جذب ساواک میشدند. شخصی به نام ایرج شهیدی که با ساواک همکاری میکرد معاون انجمن دانشجویان ایرانی در اتریش بود که علیه شاه فعالیت میکردند.
او لیست این اعضا را برای ساواک فرستاده بود. جالب این که ساواک در ارتباط با او پس از پاکنویس، لیست را برمیگرداند که یکبار لیست به دست ایرج شهیدی نمیرسد؛ بلکه یکی از همکارانش این لیست را دریافت میکند و شهیدی لو میرود. ساواک برخی از دانشجویان را برای همکاری بهشدت تحتفشار میگذاشت و تهدید میکرد که در برخی موارد این تهدیدات به مطبوعات اروپایی درز میکرد.
در سال ۱۹۷۴ سه دانمارکی عضو عفو بینالملل به شاه نامه نوشتند و خواستار آزادی یکی از زندانیان سیاسی میشوند و پس از آن ساواک دستور میگیرد این سه عضو مورد جاسوسی و تعقیب و مراقبت قرار گیرند. با وجود همکاری بسیاری از کشورهای غربی با ساواک، ساواکیهای اروپا و آمریکا بسیاری از مخالفان حتی افراد غیرایرانی را با همکاری سرویسهای غربی، تحت تعقیب قرار میدادند.
از جمله این کشورها سوئیس بود که شاه هرسال برای اسکی به مدت طولانی به آنجا میرفت. سوئیسیها برخی از تجهیزات نظامی را به ایران فروخته و برخی از آنها هدایای گرانقیمتی از مقامات ایرانی میپذیرفتند که در مواردی به مطبوعات اروپایی نیز درز کرده بود.