به نظر میرسد که سرزمینهای رومیان نسبت به شرقیان دارای آرامش بیشتری بودند به همین خاطر بودن سیستم جاسوسی در امپراطوری روم باستان نیاز نبوده است؛ چرا که تمام سرزمینشان یکسان اداره میشد و شاید هم فرمانبرداری رومیان از فرمانروایان و قدرتمندان شان بیشتر از شرقیها بوده باشد یا شاید هم مجازاتهای سنگین در قبال نافرمانان موجب این روند بوده است.
اما شاید قدرت و علاقه مردم برای شورش کردن در شرق بیشتر باشد و شاید هم نظارت و سیستم اطلاعات و جاسوسی رومیان تسلط بیشتری بر مردم داشته و از همه اینها اگر به تنهائی بگذریم شاید تمام این موارد در مجموع صحیح بوده باشد. برای آشنایی بیشتر با سیستم جاسوسی شرق مقاله جاسوسی در چین باستان را مطالعه نمائید.
در هر صورت به گواه تاریخ نافرمانی در غرب مخصوصا در روم که نماد غرب در آن زمان محسوب میشده بسیار کمتر از شرق بوده و آرامش بیشتری برای آنها وجود داشت. ملل مغلوب سرزمین روم در هم آمیخته میشدند و حتی میل و هوس استقلال را از سر بیرون میکردند و یکپارچه فرمانبر حکومت مرکزی بودند.
آنچه در این مقاله میخوانید
قدرت و خشونت رومیها
اما باید بدانیم تحکم و خشونت غربیها بیشتر از شرقیها بوده است. کاروس امپراتور وقت روم، وقتی فرستادگان بهرام پادشاه ساسانی را به حضور پذیرفت، بعد از آن که کلاهش را از سرتاسش برمیداشت گفت : اگر سالار شما به سیادت روم خستو نشود من ایران را همان سان که سرم بدون موست، عاری از درخت میکنم.
البته تهدیدات او بیهوده نبود؛ چرا که به زعم مورخان رومی وی بین النهرین را تاراج کرد و هر کسی را که پایداری میکرد از پا درآورد. اما همین غربیها از نظر تجمل و آداب درباری از ساخت شهرهای با شکوه مانند شهریاران ایران و معماران ایرانی تقلید میکردند.
صاحب منصابات در روم
به گفته مورخان، خودشان برای تقلید از پادشاهان ایران رقابت داشتند. اما گذشته از همه نظرها از مهم ترین دلایل، دوام و قوام امپراطوری روم سازماندهی و نظم موجود در آن کشور بود که به توضیح مختصری در مورد آن پرداخته میشود. صاحب منصبهای روم دارای سه طبقه بودند:
- طبقه اول: نامور
- طبقه دوم: گرامی
- طبقه سوم: ارجمند
در دوره ای به طبقه سوم به دید احترام و بزرگداشت نگاه میشد اما به تدریج، ارجمند منصب ویژهای شد که تنها عده معدودی توانائی رسیدن به آن را داشتند. باید بدانیم فقط چهار طبقه می توانستند به منصب ارجمند مفتخر شوند:
- کنسول ها و بزرگ زادگان
- سرداران، فرماندهان امپراتوری و افرادی که به مقام فرماندهی کل در دو شهر روم و قسطنطنیه منصوب میشدند
- سرداران کل صفوف سواره نظام و پیاده نظام
- هفت تن وزیران درباری که در پیرامون شخص امپراتور به وظایف خود مشغول بودند.
و صرف نظر از صاحب اختیاران و امرا ارتش که دور از دربار فرمانروائی ایالت را بر عهده داشتند و بر سپاهیان فرمان میراندند.
شش گروه مهم در استحکام امپراتوری روم باستان
امپراتور به هفت تن از خدمتگزاران و محارم خویش لقب نامور میداد که این عده مأمور حفظ جان، حراست خزائن درباری و از مشاوران امپراتور بودند. اما شش گروه دیگر در این امپراتوری وجود داشتند که در استحکام روم باستان نقش به سزایی ایفا میکردند.
اندرون یا حرم خانه امپراتور روم
این مکان زیر نظر خواجه، مقرری اداره میشد که آن را دربان خلوتخانه مبارک امپراتور مینامیدند. این شخص کلیه احتیاجات و نیازمندیهای شخصی امپراتور در مجالس رسمی و غیر رسمی، عیش و نوش پادشاه را برطرف میکرد. وظیفه این شخص اقتضا میکرد که همه جا و در هر مجلسی حاضر باشد و تمام نیازمندیهای امپراتور را برطرف کند.
نظارت و سرپرستی امور عمومی امپراتوری روم
در مواقعی این قسمت به عنوان دفتر ریاست کل به انجام امور میپرداخت. حق پژوهش و تحقیق درباره احکام صادره توسط قضات را نیز داشت همچنین رسیدگی به مکاتبات و امور اداری امپراطور بر عهده این واحد بود.
کوستوران رومی
منصبی به نام کوستور که در پی گذشت قرنها دچار تغییر و تحول زیادی شد در واقع این مسئولیت نوعی سخنگوی دولت محسوب میشد؛ چرا که احکام حکومتی را قرائت میکرد. این سمت را نماینده قوه قضائیه و هاتف مجلس شورا نیز مینامیدند که البته اختیاراتی را نیز دارا بود.
کنت خزانه مبارکه رومی
خزانه دار کل که تحت عنوان کنت خزانه مبارکه نامیده میشد به دست چند صد نفر اداره میگشت جزئیات مخارج تمام ادارههای لشکری و کشوری را بر عهده داشت.
کنت حقوقی
خزانه دار با کنت حقوقی دارائی های شخصی پادشاه را زیر نظر داشت و به رتق و فتق امور میپرداخت.
گروه زبده، حافظان سزار
این گروه شامل عدهای حدود سه هزار و پانصد نفر که به هفت گروه پانصد نفری تقسیم شده بودند. وظیفه مراقبت از جان امپراتور را بر عهده داشته و از این عده دو دسته را که شامل یک دسته پیاده نظام و دسته دیگر سواره نظام میشد برای حفاظت از کاخ اندرونی میگماشتند که در بعضی موارد ضروری بود، فرمانهایی را به عنوان پیک های مخصوص جا به جا کنند.
شروع سیستم جاسوسی در امپراطوری روم باستان با گروه زبده
افراد زیادی از سپاهیان حتی فرماندهان امپراتور علاقهمند بودند یکی از این پیکهای مخصوص باشند و فرماندهان آرزو داشتند پس از خدمت درباری ریاست فرماندهی یکی از سپاه ها را برعهده داشته باشند. کم کم این پیکها برای خود آزادی عمل بیشتری قائل شدند و هر چه از رفتار صاحب منصبان دیوانی یا شهروندان عادی میدیدند یا مطلع میشدند به صورت پیغام یا خبر برای امپراتور به سوغات می آوردند تا این که این گروه را دیدگان شهریاری، تازیانه یا آلت تنبیه خلق مینامیدند.
کار و تعداد این افراد بسیار زیاد میشد و با گسترش اختیارات به تذکرهای ملایم قانع نمیشدند و در بعضی موارد خود به تنبیه مردم مشغول میشدند. حالا زمانی فرا رسیده بود که این گروه به جاسوسان رسمی و حرفه ای امپراتور بزرگ روم تبدیل شده و زمینه دوام و قوام پایه های حکومت را فراهم میداشتند. این افراد که حقوق مکفی دریافت میکردند به طور مرتب با امپراتور مکاتبه داشته و هر عمل را که حتی بوی خیانت میداد گزارش میدادند.
این گروه با ظلم و جور به مردمی که حتی خیانت پیشه و یاغی نبودند اما از پرداخت حقالسکوت به آنها سرباز میزدند به سختی برخورد میکردند. این گونه بود که سیستم اطلاعات و ضد اطلاعات پلیسی و سرکوبگر امپراتوری روم رسمیت یافت و با گذشت زمان حرفهایتر و ظالمانهتر به خدمات خود ادامه داد. گروه زبدگان، جاسوسان رسمی و علنی بودند که در نظام سلطه روم میتوانست کارائی داشته باشد.
ژولیوس سزار شبکه گسترده ای از خبرچینان ایجاد کرده بود تا از توطئه های مختلفی که علیه او شکل می گرفت، باخبر باشد