چنگیزخان مغول به سیستم پیشرفته اطلاعاتی و جاسوسی خاص و مقتدری نیاز داشت تا بتواند حکومتش را حفاظت، گسترش و توسعه دهد و از دورترین نقاط حاکمیتش اطلاعاتی علنی و مخفی در اختیار داشته باشد.
او با این ترفند میخواست پایههای حکومتش را استوار کرده تا پس از خودش فرزندانش با آرامش بر این امپراتوری حکومت نمایند؛ چرا که میدانست در غیر این صورت حاکمیتش دچار زوال گشته و قدرتش رو به افول میگذارد.
چنگیز از این رو سیستم یام را که یک شاهکار در زمان خودش محسوب میشد، پایه گذاری و تاسیس کرد، سیستمی مدرن، کارامد و منحصر به فرد که میتوان آن را از نظر کارایی با سیستمهای جاسوسی و اطلاعاتی کوروش و داریوش مقایسه کرد. با این تفاوت که مغولان، مردمی وحشی و کمتر تمدن یافته بودند که تنها به گسترش امپراتوری و ارضای غرایز خود میپرداختند.
ما در سایت از همه چی پیشتر در این مورد که مغولان در جنگها از چه تکنیکها و روشهایی استفاده میکردند در مقاله مهارتهای جنگی مغولان توضیح دادهایم؛ پیشنهاد ما به شما همراهان گرامی این است که قبل از ادامه مطلب حتما مقاله تکنیکها و مهارتهای جنگی مغولان را مطالعه نمائید.
آنچه در این مقاله میخوانید
یام سیستم اطلاعاتی و جاسوسی چنگیزخان مغول
یام بر پنج پایه استوار بود:
- اسبان تیزور
- علائم و نشانه ها
- سواران جسور و بی باک
- فرمانبرداری مطلق از خان
- مدیریت قدرتمند خان
سربازان یام پیکهای فرمانروا و فرستادگان رسمی خان بودند. آنها بیباکانه شب و روز به تاخت به طرف هدف میرفتند. سواران زنگهایی به اسبهای خود می آویختند که از فواصل صدها متر قابل تشخیص بود و از این رو اسبان تیزرو را در ایستگاهها و سر راه آنها برایشان مهیا شده نگه میداشتند و سواران یام غالبا نمیایستادند و در حال حرکت مرکبها را تعویض میکردند.
جاسوسان مغول برای اهداف خان حسابی تعلیم یافته بودند. آنها با استفاده از فرمانبرداری صرف و علاقه و اعتقادی که به خان داشتند از جان مایه میگذاشتند و سعی میکردند وظایفشان را به طور کامل انجام دهند.
مغولان، با جاسوسان قدرتمندی که در اختیار داشتند همیشه از اصل غافلگیری استفاده میکردند و یکباره بر سر دشمن خراب می شدند و ضرب المثل فارسی (مثل قوم تاتار) هم از این حیث مرسوم شد؛ چراکه قوم تاتار یکی از اقوام مهم مغولان بود و معروف به این بود که غافلگیرانه و به یکباره با هجومی وسیع و سنگین عرصه را بر مردم تنگ میکردند و همه این روشها را مدیون سرویس جاسوسی خود بودند؛ زیرا تا آنها به اطلاعات ذی قیمتی دست نمییافتند، دیگر صحرانوردان قادر به اجرای عملیات غافلگیرانه نبودند.
مغولان همیشه در تلاش بودند که نقشههای جدیدی را اجرا و در موارد زیادی از تدابیری استفاده میکردند که تازگی داشت و معمولا از روشهای جنگی استفاده مینمودند که قبلا تکرار نشده بود و دفاع در برابر این شیوهها برای ملل دیگر سختتر بود؛ چرا که نمیدانستند این بار مغولان چگونه و از کجا به آنها حملهور میشوند و تمام این برنامهریزیها و ابتکارات برای حمله و هجوم توسط اطلاعاتی که جاسوسان به دست میآوردند، طراحی و اجرا میشد.
کشیکها و جاسوسان چنیگزخان عامل تسخیر نیمی از دنیا
قطعا اگر سیستم یام و جاسوسان دیگری که در این سیستم، فعالیت های مخفی و کارآمدی داشتند، وجود نداشت مغولان نمیتوانستند نیمی از جهان را تسخیر کنند. با اینکه مردم خیلی باهوشی نبودند و از تمدن بالایی برخوردار نشدند اما توانستند با ابزار جاسوسی و سرویس مخفی به قدری کارآمد باشند که در موارد زیادی با داشتن نفرات بسیار کمتر از حریف، بر پیروزی های غیرقابل تصوری دست یابند.
به طور مثال با سپاه هفتاد هزارنفری، سپاه ششصد هزار نفری چینیان را به شکست واداشتند. اما چنگیز تدبیر دیگری در سر میپروراند و بعد از مدتی آن را به واقعیت رسانید. با این ترفند پایههای حکومتش را تقویت کرده، خودش را در مقابل دشمنان ایمن ساخت.
تموچین واحدی بنام کشیک تأسیس کرد که آنها شامل هفتاد نفر محافظ ویژه در روز و هشتاد نفر در هنگام شب بود و بعد از مدتی تا حدود ده هزار نفر توسعه یافت. این افراد، گزینش شده ارتش قدرتمند صحرانوردان بودند که برای حفاظت از خان، انتخاب شده بودند و مأموریت حفاظت از پیکها و جنگجویان ویژه را نیز بر عهده داشتند و به نوعی تکمیل کننده یام و بازوی اجرایی سرویس جاسوسی و امنیتی بودند. آنها در واقع مانند گارد مخصوص عمل میکردند که افراد واکنش سریع و خبره کل ارتش مغول محسوب میشدند.
برخی از مردان این گارد از میان برادران و پسران فرماندهان و حاکمان انتخاب میشدند تا با این تدبیر شورش و طغیان احتمالی آنها در سرزمینهای دور تحت حاکمیت مغولان کنترل شود و این سیستم و تدبیر مهم اطلاعاتی و امنیتی ضامن حیات مغولان بود. در واقع کشیک و یام تکمیلکننده و پایهگذار موفقیت های مغولان و پیشگیری کننده عملیات های اغتشاش و شورش در این حکومت پهناور محسوب میشد.
با این وصف این روند توانست حکومتی با این وسعت را تا حدود زیادی و تا زمانی که یام و کشیک در اقتدار بودند از گزند هر گونه کودتا حفظ کند. چنگیز با گزینش افراد نزدیک حاکمان و فرماندهان خود و سایر افراد قدرتمند و مورد اعتماد اطمینان و وفاداری آنها را نسبت به خود بالا برد؛ چرا که افراد کشیک ثابت کردند سربازان وفاداری هستند و بعدها حاکمان امپراتوری از میان آنها انتخاب شدند و به نوعی پاداش وفاداری خود را گرفتند و خان هم از وفاداری آنها اطمینان داشت و برای حفظ حکومت بهره های فراوان برد.
امروزه هم در بسیاری از کشورها و حکومتها از این روش برای اداره امور استفاده میکنند؛ چرا که بسیاری از رؤسای سرویسهای مخفی از میان گارد مخصوص نزدیک به مراکز قدرت انتخاب میشوند و بسیاری از سفرا و کارگزاران حکومتی از بازنشستگان سرویسهای اطلاعاتی برای ادامه خدمت به حکومت و برای قدردانی از زحماتشان بر مسند کار قرار میگیرند.
جاسوسان مغول عاملان برقراری قانون یاسا
چنگیز خان پس از نوشتن قانون یاسا حفاظت از اجرای آن را هم برعهده فرماندهان و جاسوسان گذارد به طوری که با تدابیر او، یاسا در تمام اقوام و خانوادههایشان نهادینه شد. قوانینی که به نظم عمومی کمک میکرد و مجازاتهایی را برای متخلفان در نظر میگرفت که از جریمههای نقدی تا اعدام متنوع بود. اجرای این مهم را جاسوسان و بازوی اجرایی آن یام زیر نظر داشت و گارد مخصوص در صورت لزوم وارد عمل میشد.
پس از فتوحات فراوان خارج از مرزها و گستردگی قلمروی مغولان آنچه توانست از این فتوحات به نحو احسن حفاظت نماید یام بود. در واقع ارزش یام در این زمان نمایان شد. یام نقش حیاتی در قوام ودوام امپراتوری صحرانوردان نیمه وحشی بازی میکرد.
در غرب چین کنونی منطقهای به نام خیخیا وجود داشت که در سر راه جاده ابریشم قرار داشت و پارچههای معروف و زیبایی در آن دیار بافته میشد. ظاهرا حکومت آن شهر از مغولان باج زیادی مطالبه میکرد یا شاید هم عدهای از مخالفان چنگیز در آن ساکن شده بودند و شاید هم به این دلیل که در صورت پیشروی چنگیز به سمت غرب عقبه سپاه او جای مطمئن نداشت خان تصمیم به فتح آنجا گرفت.
سپاهیان صحرانورد وقتی با ارتش پرتعداد محافظ مواجه شدند، ابتدا با تدبیری جنگی وانمود به عقب نشینی کردند. وقتی تنگوتها (همان قوم تبتی زبان که در خیخیا ساکن بودند) صفوف خود را شکسته و به تعقیب پرداختند. مغولان بازگشته، با استفاده از این گسستگی آنها را شکست داده و شهر را تصرف کردند. چنگیز شاه تنگوت را بخشید و قرار شد آنها به صورتی مستقل بمانند اما به مغولان باج دهند و در صورت لزوم برای آنها سرباز مهیا نمایند و پادشاه، دختر خود را به همسری چنگیز در آورد.
از این دست نمونهها بسیار میتوان مثال آورد یا زمانی که چنگیز قصد حمله به چین را داشت با استفاده از اطلاعات جاسوسان خود که بعضا در لباس بازرگانان به چین مسافرت میکردند و سایر بازرگانان به عنوان مأموران غیرمطلع، افراد ترک خدمت کرده چینی، برخی مخالفان حکومتی و سایر افراد مطلع از اوضاع داخلی و نظامی سرزمین طلایی متوجه شد که در بین سلسله حکومت چین ناتوانی فراوانی وجود دارد و در بین آنها اختلاف فراوانی سایه افکنده و ارتش قدرتمند و پر تعداد ششصد هزار نفره آن، درگیر جنگ در مناطق دیگر است.
از این رو بود که با کمک سرویس مخفی و جاسوسی خود و با اتکا به ارتش هفتاد هزار نفره ورزیده، چنگیز تصمیم قاطع به حمله گرفت اما پادشاه با دادن طلا و نقره و ازدواج یکی از شاهزاده ها با چنگیز، حمله اول را به تأخیر انداخت. قطعا اگر سرویسهای مخفی، اطلاعات کامل از وضع چین به چنگیز نداده بودند نمیتوانست در پیدا کردن وقت مناسب حمله با ارتش کوچک خود تصمیم مهم و حساسی بگیرد.
تدابیر چنگیز که ایجاد وحشت را در نظر داشت کارساز شد و مغولان با استفاده از خوی وحشیگری و ددمنشانه و با کشتار مردم، لکه ننگی بر تاریخ بشریت زدند و جاسوسان مغول بودند که پایههای اصلی این قتل عام را نهادینه کردند. بسیاری از کشورها پس از مشاهده و آگاهی از این کشتار بیرحمانه و با فرستادن سفرا، پیشنهادهای پرداخت خراجهای کلان را برای در امان نگه داشتن کشورشان از حمله مغولان درخواست داشتند.