عجایب

عجایب المپیک

مسابقات المپیک همواره صحنه‌ی اتفاقات عجیبی بوده است اما بعضی از این اتفاقات به قدری عجیب و غریب بوده است که می توان از آن به عنوان عجایب مسابقات المپیک یاد نمود، این اتفاقات به گونه‌ای رخ داده است با وجود کلی اتفاقات عجیب هیچ‌گاه فراموش نشده‌اند. در ادامه شما می‌توانید تعدادی از عجایب المپیک که هیچ وقت از خاطرتان پاک نخواهد شد را مطالعه کنید.

تامی کونو وزنه‌بردار در اسارت و مبتلا به آسم

تامی کونو که یک کودک ضعیف و مبتلا به آسم بود، او در جایی تمرین‌های بدن‌سازی‌اش را انجام می‌داد که هیچ‌کس فکرش را هم نمی‌کرد. در طول جنگ جهانی دوم خانواده‌اش مجبور به ترک سانفرانسیسکو شدند و به یک بازداشتگاه در کالیفرنیا نقل‌مکان کردند.

طی صدور فرمان اجرایی ۹۰۶۶، به دستور رئیس‌جمهور ایالات متحده، فرانکلین دلانو روزولت در سال ۱۹۴۲ یعنی مدتی کوتاهی پس از حمله امپراتوری ژاپن به پرل هاربر؛ جابه‌جایی اجباری و بازداشت دسته‌جمعی بین ۱۱۰۰۰۰ تا ۱۲۰۰۰۰ نفر از افراد دارای اصل‌ونسب ژاپنی انجام شد.

همه ژاپنی‌هایی که در ساحل اقیانوس آرام در آمریکا زندگی می‌کردند، بازداشت و به اردوگاه‌ها منتقل شدند. خانواده تامی کونو به مدت سه سال و نیم در کنار مهاجران ژاپنی شرایط سختی را تحمل می‌کردند. اگرچه اوضاع وحشتناک بود اما آب‌وهوا با ریه‌های کونو موافق بود. هوای صحرا به او کمک می‌کرد تا بتواند برای گذراندن وقت، وزنه‌برداری کند.

تامی کونو وزنه‌بردار در اسارت و مبتلا به آسم

پس از جنگ، کونو به یادگیری ادامه داد و در عرض یک دهه او مهره اصلی تیم ملی وزنه‌برداری ایالات متحده بود. علی‌رغم بازداشت خانواده‌اش این کار را برای آمریکایی‌ها انجام می‌داد. کونو با استفاده از توانایی عجیبی که در بالا بردن و کاهش وزن سریع خود داشت جاهای خالی تیم را مسابقات در وزن‌های مختلف پر می‌کرد.

او بین وزن‌های ۶۵ تا ۸۵ کیلو مسابقه می‌داد. برای افزایش وزن روزی هفت تا هشت وعده غذا می‌خورد و برای کاهش وزن سه وعده بسیار سبک می‌خورد.

او اولین مدال طلا را در دسته سبک‌وزن در المپیک سال ۱۹۵۲ و دومین مدال طلای خود را در دسته سنگین‌وزن در سال ۱۹۵۶ به دست آورد و در سال ۱۹۶۰ در دسته متوسط یک مدال نقره گرفت. در مجموع او هفت رکورد المپیک و ۲۶ رکورد جهانی ثبت کرده است.

عجایب المپیک،لیس هارتل اسب‌سوار بدون پا

در سال ۱۹۴۴ اسب سوار دانمارکی، لیس هارتل، در دوران بارداری به بیماری‌ای مبتلا شد که تقریبا او را فلج کرد اما او موفق شد یک دختر سالم به دنیا آورد. او اگرچه نمی‌توانست از عضلات زیر زانوی خود استفاده کند اما همچنان به تمرینات خود برای مسابقات ادامه داد و در سال ۱۹۴۷، دوباره سوارکاری حرفه‌ای را شروع کرد.

لیس هارتل علی‌رغم اینکه برای سوارشدن و پیاده شدن از اسب نیاز به کمک داشت در المپیک ۱۹۵۲ دانمارک شرکت کرد و در ورزشی که در آن زمان کاملا تحت سلطه مردان بود، مدال نقره گرفت.

در تصویری پاک نشدنی از مسابقات المپیک، برنده مدال طلا، هنری سنت سیر، به او کمک کرد تا بر روی سکوی دوم بایستد. هارتل به سوارکاری ادامه داد و نقره دیگری نیز در بازی‌های ۱۹۵۶ به دست آورد.

عجایب المپیک،لیس هارتل اسب‌سوار بدون پا
مراسم اهدا مدال المپیک، لیس هارتل بر مقام دوم ایستاده است

آلبرتو براگلیا قهرمان بدون شغل

اگرچه امروزه ورزشکاران حرفه‌ای می‌توانند در بعضی مسابقات المپیک شرکت کنند، اما المپیک مدرن بر اساس غرور آماتورهایی شکل گرفته که برای به‌دست‌آوردن افتخار بین‌المللی مسابقه می‌دهند. با این حال در گذشته این ورزشکاران اگر خارج از مسابقات از ورزش خود پولی درمی‌آوردند دیگر ستاره محسوب نمی‌شدند و گاهی هم از مسابقات کنار گذاشته می‌شدند.

به عنوان مثال قهرمان افسانه‌ای دومیدانی، جیم تورپ، به دلیل کسب هفته‌ای ۳۵ دلار در بازی‌های بیسبال لیگ برتر، آماتور بودن خود را از دست داد و از مسابقات کنار گذاشته شد.

ماجرای ژیمناست ایتالیایی آلبرتو براگلیا حتی ترحم برانگیز تر بود. او پس از به دست آوردن طلای ژیمناستیک بازی‌های ۱۹۰۸، شرایط مالی بسیار بدی داشت؛ بنابراین او به سیرک روی آورد تا بتواند از پس خرج و مخارج خودش بربیاید.

آلبرتو براگلیا قهرمان بدون شغل

هرچند که با روی آوردن به این کار مردمان بسیاری را در سراسر اروپا خوشحال کرد ولی آسیب بسیار زیادی دید و شانه و چند دنده‌اش شکست. فدراسیون ژیمناستیک ایتالیا که از حضور او در سیرک ناراضی و عصبانی بود اعلام کرد که او دیگر آماتور نیست و به همین ترتیب اعتبار شرکت در المپیک را از او گرفتند.

اما کمی بعد آن‌ها متوجه شدند که کار سیرک شبیه کار یک ژیمناست حرفه‌ای در مسابقات نیست و به این ترتیب او دوباره در بازی‌های ۱۹۱۲ استکهلم به عنوان یک آماتور شرکت کرد و برنده دو مدال دیگر شد و پس از موفقیت در المپیک به سیرک بازگشت.

لارنس لمیوکس فداکاری  و عبور از مدال

در بازی‌های ۱۹۸۸ سئول، ملوان کانادایی، لارنس لمیوکس، در مسابقه قایقرانی دریا شرکت کرده بود و باوجود این که دریا بسیار مواج بود با سرعت بسیار بیشتری از دیگران حرکت می‌کرد. تقریبا در نیمه راه مسابقه بود و به نظر می‌رسید در بدترین حالت مدال نقره را از آن خود کند.

لمیو در مسیر فریاد دو ملوان سنگاپوری را شنید که در همان حوالی در یک رویداد دیگر مسابقه می‌دادند. یکی از آن‌ها ناامیدانه به قایق خود که زیر امواج واژگون شده بود، چسبیده بود و دیگری ۵۰ متر دورتر اسیر جریان آبی بود که او را دورتر و دورتر می‌کرد.

لمیو به‌جای ادامه مسابقه به سمت آن دو ملوان رفت و به آن‌ها کمک کرد. او از مدال المپیک دست کشید و منتظر قایق نجات ماند. تا زمانی که قایق نجات آمد او به رتبه ۲۳ سقوط کرده بود اما کمیته ورزشی برای این فداکاری مدال پیر دو کوبرتن، جایزه ویژه ورزشی را به او تقدیم کرد.

لارنس لمیوکس فداکاری و عبور از مدال

هیچ چیز جلوی سامورایی را نمی‌گیرد حتی زانوی شکسته

تیم ژیمناستیک مردان ژاپن از سال ۱۹۶۰ تا ۱۹۷۲ در همه بازی‌های المپیک مدال طلا می‌گرفت. بنابراین وقتی مسابقات ۱۹۷۶ شروع شد، گرفتن پنجمین مدال طلا یک افتخار ملی محسوب می‌شد. ولی اوضاع کمی به هم ریخت و شون فوجیماتو حس کرد که در هنگام تمرین چیزی در پایش صدا داد و شکست.

او می‌دانست که کشکک زانوی خود را شکسته است اما از ترس این که از مسابقات کنار گذاشته شود به مربیان خود چیزی نگفت. فوجیماتو با دانستن این که هر دهم امتیاز برای تیمش اهمیت دارد مصدومیت خود را پنهان کرد و آن را کم‌اهمیت دانست.

او دست خود را به پودر آغشته کرد و حرکاتش را بر روی خرک آغاز کرد و با وجود درد شدید زانوی خود امتیاز ۹٫۵ را به دست آورد. فوجیماتو در حین انجام حرکات باید از آسیب‌دیدگی خود نیز محافظت می‌کرد چون هر خطایی می‌توانست باعث ایجاد مصدومیت دائمی شود.

شون فوجیماتو - هیچ چیز جلوی سامورایی را نمی‌گیرد حتی زانوی شکسته

پس از خرک او به سراغ حلقه‌ها رفت و بعد از سه پشتک با دندان‌های قفل شده و چشم‌های پر از اشک بر روی دو پا فرد آمد. داوران به او امتیاز ۹٫۷ را دادند که بهترین امتیاز شخصی است.

بعد از فرود فوجیماتو از درد بر روی زمین افتاد و پزشکان او را به درمانگاه بردند و به او گفتند که در صورت ادامه مسابقات آسیب خطرناک و دائمی خواهد دید و او از مسابقات انصراف داد.

هم‌تیمی‌های فوجیماتو به‌خاطر این فداکاری او تمام قوایشان را جمع کردند و روس‌ها را کنار زدند و برنده‌ی مدال طلا شدند.

دونده اماتور قهرمان دو ماراتن

میشل برئال، مورخ فرانسوی، هنگام برنامه‌ریزی برای اولین مسابقات المپیک در سال ۱۸۹۶، می‌خواست رویدادی را رقم بزند که مسابقات را به ریشه قدیمیشان پیوند دهد. او یک مسابقه دو بین آتن تا ماراتن را پیشنهاد داد، همان مسیری که اولین بار یک پیغام رسان دویده بود تا خبر برد نیروی نظامی شهر ماراتن را به آتن برساند.

مردم یونان مجذوب این مفهوم شدند و در تلاش به دست آوردن افتخار این مسابقه برای کشورشان بودند. در حالی که سایر کشورها به سختی خود را برای این مسابقه آمده می‌کردند یونانی‌ها یک مسابقه آزمایشی برای آمادگی تدارک دیدند.

در مسابقه اصلی به جز دوندگان یونانی که در مسابقه آمادگی شرکت کرده بودند، فقط یکی دیگر از شرکت کننده‌ها قبل شرکت در مسابقه اصلی در یک ماراتن کامل شرکت کرده بود. در روز مسابقه عدم آموزش کار خودش را کرد و دوندگان در نیمه‌های راه شروع به افتادن و از حال رفتن کردند.

پس از نزدیک به سه ساعت، هوادارانی که در خط پایان منتظر بودند یک دونده یونانی به نام اسپایریدون لویی را مشاهده کردند. او علی‌رغم این که در طول مسیر برای یک لیوان نوشیدنی توقف کرده بود موفق شد مسیر مسابقه را زودتر از دیگران به اتمام برساند.

شاهزاده جورج و ولیعهد کنستانتین یونان چنان از دیدن او هیجان زده شدند که در قدم‌های آخر به او پیوستند و او را تا خط پایان همراهی کردند. به این ترتیب لویی که فقط یک دهقان ساده بود به یک قهرمان ملی تبدیل شد. اصطلاح egineLouis که کنایه به سریع دویدن است هم از همین واقعه گرفته شده است.

اسپایریدون لویی - اولین قهرمان دو ماراتن کشاورز بود

دونده‌ای از کازابلانکا، طلا اولین مدال زنان مسلمان

نوال المتوکل، پس از گذراندن کودکی خود با دویدن کوچه‌های کازابلانکا، از سرعت دویدن خود استفاده کرد و با بورس تحصیلی وارد دانشگاه آیووا شد و در آن جا چهار عنوان از هشت عنوان بزرگ دانشگاه را به دست آورد.

در سال ۱۹۸۴ او تنها نماینده زن تیم مراکش در بازی‌های المپیک لس آنجلس بود. المتوکل در مسابقه دو ۴۰۰ متر بامانع حریف خود را مغلوب کرد و به مدال طلا دست یافت. در آن زمان او اولین زن مسلمان جهان بود که در مسابقات المپیک صاحب مدال می شد. همان طور که او پرچم مراکش را در دست داشت، هم وطنان خوشحالش به خیابان‌های کازابلانکا ریختند و خوشحالی کردند.

نوال المتوکل اولین زن مسلمان مدال آور المپیک

متوکل به عنوان یک قهرمان ملی شروع به کمک به دیگر زنان ورزشکار کرد. با این که مراکش تا حدودی از زندگی حرفه‌ای وی حمایت می‌کرد اما او می‌دانست که زنان در کشورهای دیگر اسلامی چندان خوش شانس نیستند.

یکی از بزرگترین موفقیت‌های او سازماندهی یک مسابقه با ۱۰ هزار زن در کازابلانکا بود که همچنان برگزار می‌شود و بیش از ۲۷ هزار نفر شرکت کننده دارد. اکنون المتوکل به عنوان وزیر جوانان ورزش مراکش و یکی از اعضای کمیته بین المللی المپیک فعالیت می‌کند. او می‌گوید که مسابقه من دو ۴۰۰ متر بامانع بود و زندگی من نیز همین طور است. شما باید از موانع عبور کنید و بدوید تا موفق شوید.

دست فروش ها در المپیک

برای تیم برزیل حضور در بازی‌های ۱۹۳۲| یک چالش بود. دولت برزیل ورشکسته بود و نمی‌توانست هزینه رفتن به المپیک را پرداخت کند. بنابراین ورزشکاران با کیسه‌های قهوه به بندرهای بین برزیل و لس آنجلس سفر کردند و در آن جا شروع به فروش قهوه‌ها کردند.

تنها چیزی که لازم داشتند این بود که پنجاه هزار کیسه قهوه بفروشند. متأسفانه این تیم فقط ۲۴ دلار درآمد کسب کرد و در آن زمان هزینه ورود به مسابقات المپیک نفری یک دلار بود پس فقط ۲۴ نفر از آن‌ها موفق به حضور در المپیک شدند.

متأسفانه ورزشکارانی که توانستند به المپیک راه یابند وضعیت خوبی نداشتند. بازیکنان تیم برزیل پس از باخت ۳ به ۷ در مسابقات واترپلو، از استخر بیرون پریدند و شروع به زدن داور کردند. پلیس آن‌ها را دستگیر کرد و از سایر بازی‌ها نیز محروم شدند.

مدال دوستی

در بازی‌های ۱۹۳۶ برلین، تیراندازهای تیر و کمان ژاپنی هر دو به مقام دوم رسیدند. این دو هم تیمی می توانستند با هم صاحب مدال نقره شوند ولی به دلیل احترام متقابلی که به هم می‌گذاشتند از این کار منصرف شدند. بنابراین یکی از آن‌ها صاحب مدال نقره شد و دیگری در سکوی سوم ایستاد و مدال برنز را دریافت کرد.

پس از بازگشت به ژاپن هم تیمی‌ها راه حلی برای این داستان پیدا کردند. آن‌ها مدل‌ها را از وسط نصف کردند و بعد دو مدال نقره برنز ساختند. از آن زمان به بعد این مدال‌های دوستی در ژاپن رواج یافت و نماد دوستی و کار گروهی شد.

مدال دوستی

خواهران روسی پرس، قهرمانانی مرموز و باحاشیه‌ای ابدی

تامارا و ایرینا پرس، دو خواهر روسی، در دو و میدانی توقف ناپذیر بودند و هیچ کس نمی‌توانست قدرت ورزشی آن‌ها را زیر سؤال ببرد. در بازی‌ها ۱۹۶۰ رم اولین خواهرانی بودند که در یک دوره بازی با هم طلا گرفتند.تامارا در تیراندازی رکورد المپیک ثبت کرد و ایرینا در دو ۸۰ متر بامانع.

در بازی‌های ۱۹۶۴ توکیو حتی بیشتر از دوره پیش تسلط داشتند. تامارا هم در پرتاب دیسک و هم در تیراندازی مدال طلا گرفت در حالی که ایرینا برنده اولین کشتی پنج گانه المپیک زنان شد.

خواهران روسی پرس، قهرمانانی مرموز و باحاشیه‌ای ابدی

با توجه به قد و قواره مردانه آن‌ها، شایعات در مورد جنسیت آن‌ها شروع شد. رقبا با تمسخر به آن‌ها لقب برادران پرس را دادند. این زمزمه‌ها باعث شد که فدراسیون بین المللی ورزش آماتوری آزمایش جنسیت قهرمان‌ها را شروع کند. پس از این قانون هر دو خواهر بلافاصله کناره‌گیری کردند و از میادین ورزشی نیز ناپدید شدند.

رسانه‌های غربی بازنشستگی آن‌ها را از روی ترس تعبیر کردند اما سخنگوی اتحاد جماهیر شوروی این اتهامات را رد کرد و ادعا کرد که خواهران برای نگهداری از مادر پیرشان در خانه مانده‌اند. جنسیت این دو نفر یکی از راز و رمزهای المپیک باقی مانده است.

جنگ نژادی

دو سال پیش از این که آدولف هیتلر به مقام صدراعظمی آلمان برسد و رژیم نازی را تشکیل دهد، برلین توانسته بود میزبانی المپیک ۱۹۳۶ را کسب کند.

هیتلر در ابتدا تمایل زیادی به میزبانی آلمان از این رویداد ورزشی نشان نمی‌داد اما وقتی پی برد کمیته بین المللی المپیک قصد دارد پوشش تلویزیونی گسترده ای برای این رقابت ها تدارک ببیند، نظرش تغییر کرد. آن‌ها بازی‌ها المپیک ۱۹۳۶ را فرصتی برای ترویج آرمان‌های برتری نژادی می‌دیدند.

ابتدا آلمانی‌ها مصر بر این بودند که المپیک برلین فقط باید مخصوص آریایی‌ها باشد و هیچ نژادی دیگر در آن شرکت نکند؛ اما وقتی با وقتی با بایکوت گسترده روبرو شدند، از خواسته خود عقب‌نشینی کردند و حتی یک ورزشکار زن یهودی را هم در کاروان خود گنجاندند.

در زمان ورود ورزشکاران به خاک آلمان، نازی‌ها بسیاری از تبلیغات ضد یهود خود را پنهان می‌کردند، اما در هر صورت هنوز تنش زیادی وجود داشت.

پس از بحث و گفتگوهایی که در آمریکا برای بایکوت کردن المپیک برلین انجام شد، تصمیم بر این شد که کاروان ایالات متحده در برلین حاضر شود و بیشتر از ۱۰ سیاهپوست نیز در این کاروان حضور داشته باشد. گفته شده که در آن زمان آمریکایی‌ها معتقد بودند که حضور ورزشکاران سیاهپوست در کاروان، صرفا برای مقابله با عقیده برتری نژادی نازی‌ها صورت می گیرد.

البته که یک ورزشکار ستاره نیز میان این جمع حضور داشت: جسی اوونز بزرگ ترین دستاورد او تا پیش از المپیک برلین، ثبت سه رکورد جهانی در ۴۵ دقیقه در سال ۱۹۳۵ بود، که از آن به عنوان «بزرگترین ۴۵ دقیقه تاریخ ورزش» یاد می شود.

جسی اوونز در المپیک ۱۹۳۶ برلین غوغا کرد. این ورزشکار آفریقایی‌تبار آمریکایی که آن زمان ۲۳ ساله بود، توانست در ۴ رشته به مدال طلا برسد: دو ۱۰۰ متر، دو ۲۰۰ متر، ۱۰۰۰ متر امدادی و پرش طول. هیچ کس انتظارش را نداشت اماجسی اوونز به ستاره اصلی المپیک برلین تبدیل شد!

جسی اوونز در المپیک ۱۹۳۶ بر روی سکوی اول
جسی اوونز در المپیک ۱۹۳۶ بر روی سکوی اول

جوان‌ترین مدال‌آور المپیک

المپیک همواره جولانگاه قهرمانان باتجربه و با سابقه بوده است. اما این دلیل نمی‌شود که افراد کم سن‌تر نتوانند افتخار آفرینی کنند. در سال ۱۸۹۶ در آتن کودکی 10 ساله به همراه هم تیمی‌هایش در رشته ژیمناستیک موفق به کسب مدال برنز شد. کودک 10 ساله که دیمیتریوس لوندا از یونان نام داشت. او نه تنها به همراه تیم ژیمناستیک یونان موفق به کسب مدال شد بلکه عنوان جوان‌ترین مدال‌آور المپیک تاریخ را کسب نمود.

نقره المپیک سهم پیرترین مدال آور المپیک در سن ۷۲ سالگی بود

اسکار سوان تیرانداز سوئدی پیرترین مدال آور المپیک محسوب می شود، او در حالی که 72 سال و 280 روز از تولدش می‌گذشت موفق شد در رشته تیراندازی در المپیک 1920 آنتروپ بلژیک به مدال نقره برسد و نام خود را به عنوان مسن‌ترین مدال‌آور تمام ادوار المپیک ثبت کند. او همچنین در المپیک 1912 استکهلم در حالی 64 سال و 258 روزه بود با کسب مدال طلای المپیک مسن‌ترین مدال‌آور طلای جهان را نیز از آن خود کرده بود. اسکار سوان سوئدی با کسب ۳ مدال طلا، ۱ نقره و ۲ برنز و با مجموع ۶ مدال به یکی از عجایب المپیک تبدیل شده است.

طولانی‌‌ترین مسابقه المپیک، ۵۵ سال زمان لازم بود تا مسابقه تمام شود

شینزو کاناکوری دونده‌ی ژاپنی دو ماراتن بود که در مسابقات 1912 در حین مسابقه ماراتن تصمیم گرفت که خود را محروم از طبیعت زیبای استکهلم نکند و به همین خاطر به خط پایان نرفت و بدون این که کسی متوجه این اتفاق بیفتد به ژاپن می‌رود. مقامات برگزاری المپیک بلاخره در سال 1966 پیدا کردند و از او خواستند که با ادامه دادن مسابقه آن را به پایان برساند. با قبول شرکت و اتمام مسابقه رکود عجیب وی ثبت شد. شینزو کاناکوری با ثبت زمان 54 سال و 8 ماه و 32 دقیقه و 20.379 ثانیه به رکورد طولانی‌ترین مسابقه و طولانی‌ترین زمان یک دونده را از آن خود کرد.

شینزو کاناکوری دونده‌ی ژاپنی دو ماراتن

کندترین قهرمانی شنا ۱۰۰ متر، قهرمانی با یک دقیقه بالاتر از میانگین زمان شنا ۱۰۰ متر

سال ۲۰۰۰ سیدنی میزبان المپیک بود و در این شهر اتفاق عجیبی در شنای صد متر رخ داد، یک شناگر از گینه با کسب 100 ثانیه زمان و حتی غرق شدن در انتهای صد متر موفق شد قهرمان شنا ۱۰۰ بشود.

این شناگر که تنها ۸ ماه بود که شنا را آغاز کرده بود به خاطر این که سایر شرکت کنندگان این مسابقه به خاطر شروع اشتباه از ادامه مسابقه باز مانده بود به تنهایی به رقابت پرداخت و پس از طی یکصد ثانیه و نجات از غرق شدن بر روی سکوی قهرمانی رفت و با یک دقیقه بیشتر از میانگین این ماده مدال طلای المپیک را به گرن آویخت.

دونده بی‌دقت، اشتباهی که طلا المپیک را به برنز تبدیل کرد

در سال 1908 دونده‌ی ایتالیایی با فاصله با دونده‌ی آفریقایی در حال دویدن بود و دیگر به مدال نقره راضی شده بود که با بر جا به جایی فشار نفر اول او این شانس را پیدا می کند که با ورود به ورزشگاه و دویدن در آن به مدال طلا برسد. با ورود به ورزشگاه در حالی که ذوق اول شدن را داشت با دویدن در خلاف جهت از کسب مدال طلا باز می‌ماند و با زحمت به مدال برنز بسنده می‌کند.

اولین و آخرین مرگ بر اثر دوپینگ در المپیک

در مسابقات المپیک تنها یک مرگ بر اثر دوپینگ وجود دارد آن هم متعلق به کنت انه مارک دانمارکی در المپیک ۱960 ایتالیا است. این دوچرخه سوار بر اثر مصرف آمفتامین در هنگام مسابقه دچار حمله‌ی قلبی شده و بر روی زمین افتاده و فوت می‌کند. پزشک درگواهی فوت کنت انه مارک دانمارکی نیز علت مرگ را مصرف آمفتامین بیان نموده است. عدم تکرار مرگ بر اثر دوپینگ واقعا یکی از عجایب المپیک محسوب می‌شود.

منبع
مجله دانستنی‌ها همشهری 267

1 دیدگاه

  1. المپیک همیشه با چالش‌های سیاسی و اختلافات کشورهای مختلف و جنگ‌ها در هم آمیخته شده

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا